محمد زکریای رازی
|
محمد زکریای رازی | |
ماه شعبان سال 251 |
تاریخ تولد | |
ماه شعبان سال 313 |
تاریخ درگذشت | |
توضيحات - آرامگاه |
بیوگرافی و زندگینامه
وی در سنین بالا ( احتمالا در 30 سالگی ) آموختن علم طب را آغاز کرد .آموختن
مقدمات طب را در ری آغاز و سپس به بغداد مسافرت کرد ، زیرا در قرن سوم هجری شهرت
بغداد در ترجمه کتاب های طبی و سایر علوم زیاد بود و تاسیس بیمارستان ها و قدرت
خلفای آن زمان که تمام دانشمندان را در بغداد جمع کرده بودند ، فضای خوبی برای
آموختن علم طب پدید آورده بود . وجود دانشمندانی مانند " یعقوب بن اسحاق کندی " و "
اولا د بختیشوع " که در " بیمارستان هارونی " به تدریس این علم مشغول بودند ، بغداد
را مرکز علم طب کرده بود . بنابراین رازی نیز بدین مرکز روی آورد . مسافرت وی به
بغداد در نیمه دوم قرن سوم هجری انجام شد ا ما مدت اقامتش در این شهر بطور قطع
معلوم نیست .
رازی طب را از طریق مشاهدات و ملاحظات بالینی آموخت و در این قسمت
وقت بیشتری صرف کرد . این امر از آثار و تالیفات وی مشهود است . او طب را مستقیما
تحت نظر استادی نیاموخته ، بلکه با مد د نبوغ کم نظیرخویش و با تکیه بر تجارب
بیمارستانی ومطالعه کتب به این مهم دست یافته است . رازی در بغداد مقام و محل
معتبری داشته و طبابت بغداد را قبضه کرده بود ، به دلیل همین شهرت مورد حسادت و
کینه ورزی پزشکان آن دیار قرارگرفت وهمین وضعیت او را مجبور به ترک بغداد کرد .
رازی در سال 290 هجری قمری به ری بازگشت و بیمارستان ری را تاسیس کرد و شخصا ریاست
آن را به عهده گرفت . بیمارستان شهر ری علاوه بر آن که مانند بیمارستان های امروزی
محلی برای درمان بیماران بوده ، مرکز دانشمندان ، حکما و پزشکان نیز محسوب می شده
است . رازی در بیمارستان ، مجلس درس بزرگی داشت که روز ها در آن به تدریس مشغول بود
. بیمارانی که به بیمارستان مراجعه می کردند ، ابتدا توسط شاگردان درجه آخر وی
معاینه می شدند واگر آنها از تشخیص عاجز می ماند ند ، شاگردان بالاتر بیمار را
معاینه می کردند و به همین ترتیب اگر این دسته نیز اظهار ناتوانی می کردند طبقه
بالاتر ، تا آن که رازی خود بیمار را معاینه کرده ، بیماری را تشخیص می داد و سپس
آن را برای شاگردانش شرح می داد و به این ترتیب " علم الا مراض " و " علا ئم
الامراض " را تدریس می کرد .
رازی همه کس را لایق طبابت نمی دانست و عقیده داشت
که طبیب باید دارای خصوصیات و صفات ویژه ای باشد که با داشتن آنها و تزکیه نفس و
روحیات مخصوصی بتواند نام طبیب بر خود نهد و پس از آن نیز هر طبیبی نمی تواند حاذق
باشد بلکه باید مراحلی را طی کند تا شایستگی نامیده شدن به عنوان طبیب حا ذ ق را
داشته باشد . در آن زمان کسانی که طب را می آموختند لااقل باید ده علم د یگر را نیز
می دانستند که در راس آنها فقه ، حدیث ، و علم الاخلاق بوده است . رازی برای
شاگردانش کتابهایی مثل " سر الطب " ، " محنه الطبیب " و " خواص التلا میذ " و امثال
اینها را به رشته تحریر در آورد تا ایشان را به اسرار پزشکی آگاه سازد و این امر
نشانگر علاقه اوبه آیین وسنت پزشکی بوده است . وی عقیده داشت که طبیب باید در آیین
و سنت پزشکی ، اخلاق طبی و وظایفش کوشاباشد و این موارد رادر کتاب " خواص التلا میذ
" ذکر نموده است .
نظری به
مقام و آرای طبی رازی:
می دانیم مد تی را که رازی برای فراگیری علم طب صرف
کرد، کم بود،اما در این مدت کم رازی توانست آرا واعمالی فوق العاده علمی و متین را
در طب وارد سازد . این مطلب از مزایای مهم کار وی محسوب می شود که در مدتی کوتاه
توانسته ابتکارات کم نظیر یا بی نظیری از خود در طب جهانی به یاد گار گذارد . وی در
باره مزاج ها و ارکان اربعه ( در طب قدیم شامل خاک ، باد ، آب و آتش ) و اسطقسات(
جمع اسطقس به معنی عنصر که ماده اصلی هر شیی است ) و اخلاط و امثال آنها نظرات
علمای قدیم را قبول داشت ولی بر اساس مهارت و تجارب خود به اطلا عات موجود در باره
آنها افزوده است . به طور خلاصه رازی در باره موضوع های بالا مانند بقراط ، جالینوس
و پزشکان یونانی می اند یشید . وی در مورد بیماری ها و نشانه شناسی آنها نیز از
رویه یونانیان وترجمه کتب آنان پیروی می کرد ، منتهی شخصا آرا وتجربه های بسیار
دانشمندانه خود را به آنها وارد کرد و بسیاری از امراض را که تا آن موقع ناشناخته و
یا کم شناخته شده بودند ، روشن ساخت ( مخصوصا بیماری های عفونی و آبله وسرخک )
.
آرای رازی در باره
تشریح و وظایف اعضا :
آنچه مسلم است تا دوران رازی تشریح جسد انجام نشده بود
ولی از آثار وی چنین بر می آید که ازدانش تشریح نیز بی بهره نبوده ، بدین معنی که
تشریح بر روی میمون را به احتمال قوی انجام داده است زیرا برای امتحان دارو ها با
میمون سر وکار داشته است . رازی در کتاب " منصوری " تمام اعضا را ذکر وآن ها را
تشریح کرده و شرح هریک را جداگانه و مشروح بیان می کند . وی در این کتا ب از "
منافع اعضا " ( فیزیولوژی ) اندام ها نیز صحبت کرده است .
او می گوید : "
خداوند عالم، مغز را مرکز ومبنای حس و حرکات ارادی خلق کرده اما برای آن که عصب حسی
به قسمت های پایین بدن برسد یک مسیر طولا نی طی می کند و برای این قسمت خالق انسان
در پایین جمجمه سوراخی آفریده که از آن نخاع شوکی خارج می شود. این سوراخ توسط ستون
فقرات و از طرف مغز توسط جمجمه به بدن محکم شده است . برای حس دادن به اعضا و جوارح
و اندام ها که در جلو واقع شده اند از سوراخ های فقرات ، اعصاب خارج شده و حس و
حرکت به اعضا می رسد . اگر ضربه شد ید به ستون فقرات و نخاع شوکی وارد شود به طوری
که نخاع را ضایع کند فقط آن قسمتی که در پایین محل ضربت واقع شده است و قسمت هایی
که اعصاب بدانها منتهی می شوند حس و حرکت خود را از دست می دهند ."
رازی در باب
عضلات بدن می گوید : " حجم بدن که به نام عضلات و گوشت بدن موسوم است ، برحسب قسمتی
که باید حرکت کند متناسب است . ایضا طرز قرار گرفتن و جهت عضلات نیز به سمتی که
حرکت می کنند متناسب است . آفرید گار برای آن که این عضلات مرتب حرکت کنند در
انتهای آنها استطاله(زایده) هایی به نام وتر خلق کرده است . "
به عقیده" ام.
رنو " رازی در تشریح بر سایر پزشکان و تشریح کنندگان اسلامی برتری دارد . در باره
مقام رازی جمیع مورخان متفق القول وی را حجت جهان پزشکی در دنیای متمدن اسلام و غرب
( تا قرن هفدهم در اروپا ) دانسته اند . قاضی صاعد اندلسی در کتاب خود به نام "
طبقات الاهم " ، رازی را" پدر طب عرب " ود یگر محققان نیز وی را " جالینوس طب عرب "
لقب داده اند .
در
اصول مداوا بیماری های داخلی :
رازی در باره درمان بیماری ها و اصول مداوای
آنها، کاملا پیرو آرای اساتید قبل از خود بوده است ، اما آرایی که وی ابراز و
تجاربی که کسب می کرده قابل توجه است . درمان رازی مبتنی بر سادگی و مداوا با دارو
های مفرد بوده است . رازی اسراف در دارو را بسیار مضر می داند و برای اولین بار این
نکته را ثابت کرده است که اسراف در مصرف ادویه به ضرر بدن است و نتیجه صحیح برای
بیمار ندارد . بدین جهت وی عقیده داشته است که تنها در صورت احتیاج و ضرورت داروی
مرکب به مریض بدهند . وی می گوید" هر گاه طبیب بتواند بیمار خود را با غذا درمان
کند به سعادت رسیده است . "
رازی برای رفع سردرد امساک از شراب و گوشت و مالش
عطر را توصیه می کند و هر وقت کسالت دوام یابد قرص مخصوص از حنظل ، سقمونیا و تربد
تجویز می کرد .
رازی در باره سکته اطلاعات مفیدی از خود به یادگار گذاشته و
درمان آن را فصد و حجامت معرفی کرده است . در بیماری های پوست و عفونت های انگلی
جیوه را به شکل مرهم در آورده و از آن استفاده می کرده است ، و در درمان بیماران
به تلقین بسیار اعتقاد داشته و آنها را به این طریق درمان می کرده است .
رازی
اولین طبیبی است که در طب ، طریقه و ادعای اطبای پیش از خود مبنی بر تشخیص آبستنی
از راه دیدن ادرار را رد کرد و ثابت کرد که با دیدن ساده ادرار و معاینه ظاهر آن
بدون آزمایش نمی توان بیماری ها و آبستنی را تشخیص داد . رازی اولین طبیب در جهان
پزشکی است که سل مفصلی انگشتان را شناخته و آن را توصیف کرده است .
داروسازی
:
رازی پس از کشف الکل و جوهر گوگرد و شناسایی خواص این دو ماده فصل جد یدی در
دارو شناسی و دارو سازی اسلامی وارد کرد و با این دو ماده بسیاری از استحصالات
دارویی و شربت ها و سایر ترکیبات راساخت و از این راه خد مت بزرگی به عالم طب کرد ،
در حقیقت باید گفت اگر جانب طب و شیمی را در مورد رازی کنار بگذاریم وی دارو شناس و
داروساز ماهری بوده است . دارو هایی که رازی برای بیماران خود تهیه می کرده فراوان
است ، از جمله وی شربتی مرکب از مربای لیمو و یا انگور فرنگی که با صندل سفید و
کافور مخلوط می شده تهیه می کرده و از شربت ترشی که از سرکه یا شیره انار و آب لیمو
و آب غوره و آب انگور فرنگی و توت شالی ( شاه توت ) و کاهو و تر خوانه و عناب و عدس
و کافور بوده در تب های دائمی استفاده می کرده است . نیز مرهمی مرکب از سفید اب و
پیه به نسبت یک پنجم را برای خشک کردن جراحات و زخم ها به کار می برده است
.
اودر کتاب آبله و سرخک طی فصول چندی دستور های غذایی و نسخه هایی فراوان با
شرح و بسط کامل در باب جلوگیری و درمان و پس از درمان آبله و سرخک آورده است که
بسیار جالب اند .
تالیفات رازی در علوم مختلف از جمله طب ، دارو شناسی ، فلسفه
، حکمت طبیعی ، کیمیا ، نجوم ، هیات ، الهیات و علوم دیگر قریب به 273 مورد است که
بیشتر از صد عنوان آن در زمینه پزشکی است و به این دلیل که تمام تالیفات وی به زبان
عربی است اروپائیان او را " جالینوس عرب " نامیده اند .
منبع
:
تاریخ طب در ایران پس از اسلام ، تالیف دکتر محمود نجم آبادی