زلزله‌ی هشت ریشتری در منار جنبان!

دانلود فایل مرتبط با خبر:

هفتصد سال تاریخ در بنایی واقع در شش کیلومتری غرب اصفهان در جاده‌ی نجف‌آباد، روستای «کارلادان» که از سال‌ها پیش، هر روز در مقابل چشم چند صد نفر از علاقه‌مندان برای لحظاتی به رقص درمی‌آمد، گویا قرار است برای همیشه ساکن بماند.

به گزارش خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، یک مقبره و دو مناره همه‌ی آن چیزی است که «منار جنبان» و شاهکار معماری است که تا اعلام رسمی نظر کارشناسان، دیگر تکان داده نمی‌شود تا مبادا بیشتر از این آسیب ببیند؛ اما برای شناخت این بنای تاریخی که دست‌ کم از نظر نوع معماری و خاصیت ضد زلزله داشتن، با دیگر آثار تاریخی کشور تفاوتی فاحش دارد، به الفبایی از زمان ایجاد آن نیاز داریم.


بنیان این مناره در دوره‌ی ایلخانی و در اواخر پادشاهی «اولجایتو» بر زمین گذاشته شد. بنایی که به‌عنوان مقبره‌ای برای «عمو عبدالله» عارف و زاهد دوره‌ی ایلخانی ساخته شد و شامل یک سنگ بزرگ مرمری و یک پارچه روی قبر بود و دورتادور آن به خط ثلث و به‌صورت برجسته سوره‌ی «یاسین» حجاری شده بود. در آن زمان روی آرامگاه «عمو عبدالله» فقط یک بنای بدون مناره ساخته شد، بنایی شامل یک ایوان آجری که مکانی را برای زائران این زاهد فراهم می‌کرد.


اما تاریخ این بنای ساده و ارزشمند، 300 سال پس از ساخت مقبره‌ی «عمو عبدالله» متفاوت شد، زمانی‌ که دانشمندان دوره‌ی صفویه دو مناره روی این مقبره ساختند تا آن را متفاوت با دیگر بناهای شهر اصفهان کنند.


ساخت نخستین سازه‌ی ضد زلزله در منار جنبان

رییس پژوهشکده‌ی هنر و معماری در اصفهان درباره‌ی منار جنبان به خبرنگار ایسنا توضیح داد: هرچند مقبره‌ی «عمو عبدالله» به مناره نیازی نداشت، اما دانشمندان دوره‌ی صفوی با ساختن دو مناره در اطراف این آرامگاه، نخستین تلاش‌های خود را برای ایجاد یک سازه‌ی ضد زلزله به کار گرفتند. خاصیت این سازه این بود که با حرکت یک مناره، مناره‌ی دیگر و همه‌ی بنا با تکان می‌خورد.


حمید مظاهری تهرانی درباره‌ی‌ نحوه‌ی تکان خوردن مناره‌های منار جنبان، اظهار کرد: در آسمان‌خراش‌هایی که ارتفاع زیادی دارند و زلزله روی آن‌ها تأثیر زیادی می‌گذارد، با کار گذاشتن پاندول در مرکز ثقل ساختمان، مانند پاندول‌های ساعت در سایزهای بسیار بزرگ‌تر، حرکت باد یا نوسانات و ارتعاشات زلزله را خنثی می‌کنند، به‌عنوان مثال، وقتی زلزله ساختمان را به سمت چپ می‌برد، پاندول آن را به سمت راست حرکت می‌دهد و این اتفاق باعث جلوگیری از تخریب بنا می‌شود.


او افزود: هرچند استفاده از این علم از چند سال پیش در ساختمان‌های بسیار مرتفع کشورهای اروپایی رایج شده است، ولی در دوره‌ی صفوی در ساخت مناره‌های منار جنبان از این علم استفاده شد. در این بنای تاریخی با انجام محاسبات دقیق و استفاده از کلاف‌های چوبی در بالا و پایین بنا، تلاش شده است بنا در مقابل هر نوع ارتعاش و نوسانی مقاوم کند.


این مدرس دانشگاه و معمار حرکت این مناره‌ها را فقط منحصر به منار جنبان ندانست و اظهار کرد: مناره‌های مسجدهای «امام» و «اشترجان» در اصفهان وقتی بادهای شدید می‌وزد تکان می‌خورد، این حرکت‌ها با دقت زیاد یا با دوربین، قابل دیدن هستند. در واقع، هرگاه یک منار دارای ارتفاع زیادی باشد به‌طور طبیعی در مقابل باد به حرکت درمی‌آید و هرچه باد شدیدتر باشد، تقریبا همه‌ی ساختمان دچار نوسان می‌شود. هرچند منار جنبان به‌دلیل ارتفاع کم با حرکت باد تکان نمی‌خورد و به حرکت دست نیاز دارد، ولی به‌نظر می‌رسد چون در دوره‌ی صفویه چند زلزله رخ داد، معماران و دانشمندان آن زمان به‌دنبال راه‌ حل‌هایی برای مقاوم کردن ساختمان‌های خود در مقابل زلزله بودند.


او با اشاره به روبه افول رفتن معماری بعد از دوره‌ی صفوی در ایران، بیان کرد: متأسفانه این هنر در دوره‌ی قاجار نابود شد، چون از آن زمان تقلید از کشورهای اروپای آغاز و کپی‌برداری‌های بسیار زیادی از آن‌ها انجام شد. به همین دلیل، دیگر هیچ خلاقیت یا ابداعی در معماری ایرانی نداریم.


از 200 سال پیش منار جنبان هر روز می‌لرزد

مظاهری با تأکید بر این‌که منار جنبان در زمان ساختش به‌گونه‌ای بنا شد که حداکثر سه یا چهار زلزله‌ی هشت ریشتری را پشت سر بگذارد، گفت: بنای اصلی مقبره و مناره‌ها دست‌ کم از حدود 200 سال پیش در حال تکان خوردن هستند. آن‌ها ممکن است توانایی مقاومت در برابر چند زلزله‌ی هشت ریشتری را داشته باشند، اما نه این‌که هر روز، هر 15 دقیقه یک‌بار نوساناتی معادل ارتعاشات یک زلزله‌ی هشت ریشتری را تحمل کنند.


وی ادامه داد: با هر تکان مناره‌ها، زلزله‌ای با تکان بیش از پنج ریشتر به این بنا وارد می‌شود که همه‌ی ساختمان را تکان می‌دهد. این تکان‌ها در طول سال‌ها باعث تخریب این بنای تاریخی می‌شود.


حرکت منار جنبان الاکلنگی شده است

رییس پژوهشکده‌ی هنر ومعماری در اصفهان با اشاره به مطالعاتی که اداره‌ی میراث فرهنگی و گردشگری اصفهان در سه سال گذشته برای منار جنبان انجام داده است، گفت: در آن زمان، به این نتیجه رسیدند که هنگام مرمت و بندکشی آجرها هر تکانی در منار جنبان به جای داشتن نوسانات پاندولی، حالت الاکلنگی پیدا کرده است. کارشناسان متوجه شدند زمانی که مناره‌ی سمت راست را حرکت می‌دهند تا مناره‌ی سمت چپ تکان بخورد، حرکت آن حالت الاکلنگی دارد و این نشان می‌دهد که مناره‌ها در شرف تخریب هستند.


او اظهار کرد: اگر حرکت پاندولی یا نوسانی از یک مناره به مناره‌ی دیگر منتقل شود، خطری این بنای تاریخی را تهدید نمی‌کند؛ اما به‌تازگی حرکت‌ها در مناره‌های این بنا، به حرکت‌هایی الاکلنگی تبدیل شده‌اند که در صورت ادامه‌دار بودن، مناره‌ها یا کل سازه تخریب می‌شود، چون لرزش‌ها فقط به مناره‌ها منتقل نمی‌شود، ایوان این بنای تاریخی نیز به لرزش درمی‌آید.


منار جنبان اگر نجنبد، به چه دردی می‌خورد؟

وی بیان کرد: من به‌عنوان یک شهروند اصفهانی معتقدم اگر مناره‌های منار جنبان، تکان نخورند هیچ ارزش و شاخصه‌ی مهمی برای دیدن گردشگران، در این بنا وجود ندارد، چون این بنا خود به‌تنهایی هیچ شاخصه‌ی معماری با ارزشی ندارد و به مرور گردشگران برای دیدن آن نمی‌آیند. از سوی دیگر، اگر این حرکت‌ها ادامه‌دار باشد، این بنای تاریخی به‌زودی تخریب می‌شود.


مظاهری رسیدگی به این بنا را باعث زیاد شدن طول عمر آن دانست و اظهار کرد: شاید با این کار مناره‌های این بنا چند سال بیشتر تکان بخورند، ولی نباید این احتمال را از سر بیرون کرد که بعد از هر لرزشی امکان ریختن منار جنبان بر سر گردشگران وجود دارد.


او گفت: حرکت ندادن و سالم ماندن بنای تاریخی منار جنبان یا حرکت دادن و نابودی تدریجی آن، یک انتخاب ملی، تاریخی و فرهنگی است که باید درباره‌ی آن تصمیم‌گیری شود.


شبیه‌سازی منار جنبان برای حفاظت از اصل آن

مظاهری اضافه کرد: پیشنهاد می‌کنم برای جلوگیری از هر فاجعه‌ای، با توجه به این‌که تا حد زیادی با مکانیزم ساخت منار جنبان آشنا هستیم، بنایی مشابه آن بسازیم و دست از سر منار جنبان واقعی برداریم.

دیواره بیستون - داریوش اول

بیستون نام یکی از شهرهای ایران است که در نزدیک آن چندین سنگ نگاره از شاهان مختلف ایرانی وجود دارد و معروفترین آنها متعلق به داریوش اول است .در عهد باستان از کنار این آبادی راهی می گذشت که پایتخت بابل و ماد را به هم متصل می کرد .از ین محل مسافران زیادی عبور می کردند و محل مناسبی بود تا داریوش اول گزارش فتوحات خود را بر سنگ بتراشد

 

:این لوح تاریخی شامل چهار قسمت می باشد

قسمت اول داریوش شاه و کماندار و نیزه دار او را نشان می دهد.داریوش به نه اسیر جلوی خود نگاه می کند که گردنهای آنها با طناب بسته شده است. نفر دهم زیر پای داریوش خوابیده است. بالای سر این 13 نفر تصویر اهورامزدا .است

در زیراين سنگ نگاره متني 515 سطري به فارسي باستان که شرح فتوحات داریوش است.این قسمت در 5 ستون نوشته شده است
.
قسمت سوم شرح فتوحات به زبان بابلی است
.
در قسمت بعد نیز ترجمه متن فارسی به زبان ایلامی دیده می شود وشامل 650 سطر است

 

داستان شیرین وفرهاد

آثار غیر هخامنشی دیگر

ارزش این نگاره از داریوش بسیار زیاد است زیرا تنها مرجع تحریف نشده از آن زمان است و باید داریوش اول را اولین تاریخ نگار ایرانی بدانیم

 

 

 

 

 

 

 

آوانوشت ستون اول

ستون اول خط 1 تا 8

  1. \ adam \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ vazraka \ xšâyatha \ xšâyathiy
  2. ânâm \ xšâyathiya \ Pârsaiy \ xšâyathiya \ dahyûnâm \ Višt
  3. âspahyâ \ puça \ Aršâmahyâ napâ \ Haxâmanišiya \ thâtiy \
  4. Dârayavauš \ xšâyathiya \ manâ \ pitâ \ Vištâspa \ Vištâspahyâ \ pitâ \ Arš
  5. âma \ Aršâmahyâ \ pitâ \ Ariyâramna \ Ariyâramnahyâ \ pitâ\ Cišpiš \ Cišp
  6. âiš \ pitâ \ Haxâmaniš \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâthiya \ avahyarâ
  7. diy \ vayam \ Haxâmanišiyâ \ thahyâmahy \ hacâ \ paruviyata \ âmâtâ \ ama
  8. hy hacâ \ paruviyata \hyâ \amâxam \ taumâ \ xšâyathiyâ \ âha \ th

ستون اول خط 9 تا 17

  1. âtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ VIII \ manâ \ taumâyâ \ tyaiy \ paruvam
  2. xšâyathiyâ \ âha \ adam navama \ IX \ duvitâparanam \ vavam \ xšâyathi
  3. yâ \ amahy \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ vašnâ \ Auramazd
  4. âha \ adam \ xšâyathiya \ amiy \ Auzamazdâ \ xšaçam \ manâ \ frâbara \ th
  5. âtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ imâ \ dahyâva \ tyâ \ manâ \ patiyâiša \ vašn
  6. â \ Auramazdâha \ adamšâm \ xšâyathiya \ âham \ Pârsa \ Ûvja \ Bâbiruš \ A
  7. hurâ \ Arabâya \ Mudrâya \ tyaiy \ drayahyâ \ Sparda \ Yauna \ Mâda \ Armina \ Kat
  8. patuka \ Parthava \ Zraka \ Haraiva \ Uvârazmîy \ Bâxtriš \ Suguda \ Gadâra \ Sa
  9. ka \ Thataguš \ Harauvatiš \ Maka \ fraharavam \ dahyâva \ XXIII \ thâtiy \ Dâra

ستون اول خط 18 تا 26

  1. yavauš \ xšâyathiya \ imâ \ dahyâva \ tyâ \ manâ \ patiyâita \ vašnâ \ Au
  2. ramazdâha \ manâ \ badakâ \ âhatâ \ manâ \ bâjim \ abaratâ \ tyašâm \ hacâma
  3. \ athahya \ xšapava \ raucapativâ \ ava \ akunavayatâ \ thâtiy \ Dârayava
  4. uš \ xšâyathiya \ atar \ imâ \ dahyâva \ martiya \ hya \ âgariya \ âha \ avam \ u
  5. bartam \ abaram \ hya \ arika \ âha \ avam \ ufrastam \ aparsam \ vašnâ \ Auramazdâ
  6. ha \ imâ \ dahyâva \ tyanâ \ manâ \ dâtâ \ apariyâya \ yathâšâm \ hacâma \ athah
  7. ya \ avathâ \ akunavayatâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ Auramazdâ
  8. maiy \ ima xšaçam \ frâbara \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ yâtâ \ ima \ xšaçam \
  9. hamadârayaiy \ vašnâ \ Auramazdâha \ ima \ xšaçam \ dârayâmiy \ thâ

ستون اول خط 27 تا35

  1. tiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ ima \ tya \ manâ \ kartam \ pasâva \ yathâ \ xš
  2. âyathiya \ abavam \ Kabûjiya \ nâma \ Kûrauš \ puça \ amâxam \ taumây
  3. â \ hauvam \ idâ \ xšâyathiya \ âha \ avahyâ \ Kabûjiyahyâ \ brâ
  4. tâ \ Bardiya \ nâma \ âha \ hamâtâ \ hamapitâ \ Kabûjiyahyâ \ pasâva \ Ka
  5. bûjiya \ avam \ Bardiyam \ avâja \ yathâ \ Kabûjiya \ Bardiyam \ avâja \ kârahy
  6. â \ naiy \ azdâ \ abava \ tya \ Bardiya \ avajata \ pasâva \ Kabûjiya \ Mudrâyam
  7. \ ašiyava \ yathâ \ Kabûjiya \ Mudrâyam \ ašiyava \ pasâva \ kâra \ arika \ abava
  8. \ pasâva \ drauga \ dahyauvâ \ vasiy \ abava \ utâ \ Pârsaiy \ utâ \ Mâdaiy \ ut
  9. â \ aniyâuvâ \ dahyušuvâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pa

ستون اول خط 36 تا 43

  1. sâva \ I martiya \ maguš \ âha \ Gaumâta \ nâma \ hauv \ udapatatâ \ hacâ \ Paiši
  2. yâuvâdâyâ \ Arakadriš \ nâma \ kaufa \ hacâ \ avadaša \ Viyaxnahya \ mâh
  3. yâ \ XIV \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ yadiy \ udapatatâ \ hauv \ kârahyâ \ avathâ
  4. \ adurujiya \ adam \ Bardiya \ amiy \ hya \ Kûrauš \ puça \ Kabûjiyahyâ \ br
  5. âtâ \ pasâva \ kâra \ haruva \ hamiçiya \ abava \ hacâ \ Kabûjiyâ \ abiy \ avam \
  6. ašiyava \ utâ \ Pârsa \ utâ \ Mâda \ utâ \ aniyâ \ dahyâva \ xšaçam \ hauv
  7. \ agarbâyatâ \ Garmapadahya \ mâhyâ \ IX \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâ \ xša
  8. çam \ agarbâyatâ \ pasâva \ Kabûjiya \ uvâmaršiyuš \ amariyatâ \ thâtiy

ستون اول خط 44 تا 52

  1. \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ aita \ xšaçam \ tya \ Gaumâta \ hya \ maguš \ adîn
  2. â \ Kabûjiyam \ aita \ xšaçam \ hacâ \ paruviyata \ amâxam \ taumâyâ \ â
  3. ha \ pasâva \ Gaumâta \ hya \ adînâ \ Kabûjiyam \ utâ \ Pârsam \ utâ
  4. \ Mâdam \ utâ \ aniyâ \ dahyâva \ hauv \ âyasatâ \ uvâpašiyam \ akutâ \ hau
  5. v \ xšâyathiya \ abava \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ naiy \ âha \ martiya \
  6. naiy \ Pârsa \ naiy \ Mâda \ naiy \ amâxam \ taumâyâ \ kašciy \ hya \ avam \ Gau
  7. mâtam \ tyam \ magum \ xšaçam \ dîtam \ caxriyâ \ kârašim \ hacâ \ daršam \ a
  8. tarsa \ kâram \ vasiy \ avâjaniyâ \ hya \ paranam \ Bardiyam \ adânâ \ avahyar
  9. âdiy \ kâram \ avâjaniyâ \ mâtyamâm \ xšnâsâtiy \ tya \ adam \ naiy \ Bard

ستون اول خط 53 تا 61

  1. iya \ amiy \ hya \ Kûrauš \ puça \ kašciy \ naiy \ adaršnauš \ cišciy \ thastana
  2. iy \ pariy \ Gaumâtam \ tyam \ magum \ yâtâ \ adam \ arasam \ pasâva \ adam \ Aura
  3. maz[d]âm \ patiyâvahyaiy \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ Bâgayâdaiš \
  4. mâhyâ \ X \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâ \adam \ hadâ \ kamnaibiš \ martiyaibi
  5. š \ avam \ Gaumâtam \ tyam \ magum avâjanam \ utâ \ tyaišaiy \ fratamâ \ mar
  6. tiyâ \ anušiyâ \ âhatâ \ Sikayauvatiš \ nâmâ \ didâ \ Nisâya \ nâ
  7. mâ \ dahyâuš \ Mâdaiy \ avadašim \ avâjanam \ xšaçamšim \ adam \ adînam \ va
  8. šnâ \ Auramazdâha \ adam \ xšâyathiya \ abavam \ Auramazdâ \ xšaçam \ manâ \ fr
  9. âbara \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ xšaçam \ tya \ hacâ \ amâxam ta

ستون اول خط 62 تا 71

  1. umâyâ \ parâbartam \ âha \ ava \ adam \ patipadam \ akunavam \ adamšim \ gâtha
  2. vâ \ avâstâyam \ yathâ \ paruvamciy \ avayjâ \ adam \ akuravam \ âyadan
  3. â \ tyâ \ Gaumâta \ hya \ maguš \ viyaka \ adam \ niyaçârayam \ kârahyâ \ abi
  4. cariš \ gaithâmcâ \ mâniyamcâ \ vithbišcâ \ tyâdiš \ Gaumâta \ hya \
  5. maguš \ adînâ \ adam \ kâram \ gâthavâ \ avâstâyam \ Pârsamcâ \ Mâdamc
  6. â \ utâ \ aniyâ \ dahyâva \ yathâ \ paruvamciy \ avathâ \ adam \ tya \ parâbarta
  7. m \ patiyabaram \ vašnâ \ Auramazdâha \ ima \ adam \ akunavam \ adam \ hamataxšaiy \
  8. yâtâ \ vitham \ tyâm \ amâxam \ gâthavâ \ avâstâyam \ yathâ \ paruvamciy \
  9. avathâ \ adam \ hamataxšaiy \ vašnâ \ Auramazdâha \ yathâ \ Gaumâta \ hya \ magu
  10. š \ vitham \ tyâm \ amâxam \ naiy \ parâbara \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyath

ستون اول خط 72 تا 81

  1. iya \ ima \ tya \ adam \ akunavam \ pasâva \ yathâ \ xšâyathiya \ abavam \ thâtiy
  2. \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ yathâ \ adam \ Gaumâtam \ tyam \ magum \ avâjanam \ pa
  3. sâva \ I martiya \ Âçina \ nâma \ Upadarmahyâ \ puça \ hauv \ udapatatâ \ Ûvjai
  4. y \ kârahyâ \ avathâ \ athaha \ adam \ Ûvjaiy \ xšâyathiya \ amiy \ pasâva \ Ûv
  5. jiyâ \ hamiçiyâ \ abava \ abiy \ avam \ Âçinam \ ašiyava \ hauv \ xšâyathiya
  6. abava \ Ûvjaiy \ utâ \ I martiya \ Bâbiruviya \ Naditabaira \ nâma \ Ainairahy
  7. â \ puça \ hauv \ udapatati \ Bibirauv \ kiram avafi \ adurujiya \ adam \ Nab
  8. ukudracara \ amiy \ hya \ Nabunaitahyâ \ puça \ pasâva \ kâra \ hya \ Bâbiruviya
  9. \ haruva \ abiy \ avam \ Naditabairam \ ašiyava \ Bâbiruš \ hamiçiya \ abava \ x
  10. šaçam \ tya \ Bâbirauv \ hauv \ agarbâyatâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâya

ستون اول خط 82 تا 90

  1. thiya \ pasâva \ adam \ frâišayam \ Ûvjam \ hauv \ Âçina \ basta \ anayatâ \ abiy \ mâ
  2. m \ adamšim \ avâjanam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ adam \ Bâ
  3. birum \ ašiyavam \ abiy \ avam \ Naditabairam \ hya \ Nabukudracara \ agaubatâ
  4. \ kara \ hya \ Naditabairahyâ \ Tigrâm \ adâraya \ avadâ \ aištatâ \ utâ
  5. abiš \ nâviyâ \ âha \ pasâva \ adam \ kâram \ maškâuvâ \ avâkanam \ aniyam \ uša
  6. bârim \ akunavam \ aniyahyâ \ asam \ frânayam \ Auramazdâmaiy \ upastâm
  7. \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ Tigrâm \ viyatarayâmâ \ avadâ \ avam \ kâram \
  8. tyam \ Naditabairahyâ \ adam \ ajanam \ vasiy \ Âçiyâdiyahya \ mâhyâ \ XXVI \ rau
  9. cabiš \ thakatâ \ âha \ avathâ \ hamaranam \ akumâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ x

ستون اول خط 91 تا 96

  1. šâyathiya \ pasâva \ adam \ Bâbirum \ ašiyavam \ athiy \ Bâbirum \ yathâ \ naiy \ up
  2. âyam \ Zâzâna \ nâma \ vardanam \ anuv \ Ufrâtuvâ \ avadâ \ hauv \ Nadita
  3. baira \ hya \ Nabukudracara \ agaubatâ \ âiš \ hadâ \ kârâ \ patiš \ mâm \ hamaranam \
  4. cartanaiy \ pasâva hainaranam akumâ \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Aurama
  5. zdâha \ kâram \ tyam \ Naditabairahyâ \ adam \ ajanam \ vasiy \ aniya \ âpiyâ \ âhyatâ \ â
  6. pidhim \ parâbara \ Anâmakahya \ mâhyâ \ II\ raucibiš \ thakatâ \ âha \ avathâ \ hamaranam akumâ

 

ترجمه ستون اول کتیبه فارسی بیستون

با تفکیک شماره سطر

  1. من داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه پارس شاه کشورها پسر ویشتاسپ نوه ارشام یک هخامنشی
  2. داریوش شاه گوید : پدر ویشتاسپ ارشام پدر ارشام آریارمنه پدر آریا رمنه چیش پیش پدر چیش پیش هخامنش است
  3. داریوش شاه گوید : از این روی ما خود را هخامنشی می نامیم ما از دیر باز نژاده بودیم . از دیر باز خاندان ما شاهی بود
  4. داریوش شاه گوید : هشت تن از خاندان ما پیش از این شاه بودند من نهمین شاه هستم.ما نه نفر از قدیم شاه بودیم
  5. داریوش شاه گوید به بخشش اهورامزدا من شاه هستم . اهورامزدا شاهی را به من داد
  6. داریوش شاه گوید این است سرزمینهایی که به بخشش اهورامزدا به من رسیده است و من در این کشورها شاه هستم : پارس ایلام بابل آشور عربستان مصر کشورهای کنار دریا اسپارت یونان ماد ارمنستان کاپادوکیه پارت زرنگ هرات خوارزم باکتریا سغد قندهار سکا سته گوش رخج مکا روی هم بیست و سه کشور
  7. داریوش شاه گوید : به این کشور به بخشش اهورامزدا به من داده شد و آنها به فرمان من هستند و خراج می دهند.آنچه آنها را گفتم چه در شب و چه در روز انجامش دادند
  8. داریوش شاه گوید : در این کشورها هر انکس که وفادار بود او را پاداش دادم و هر آنکس که خیانت کرد او را سخت گوشمال دادم. به یاری اهورامزدا این کشورها قانون مرا پذیرفتند.همانگونه که به انها گفتم همانگونه انجام دادند
  9. داریوش شاه گوید : اهورامزدا این شاهی را به من داد اهورامزدا مرا یاری داد تا این پادشاهی را بدست آورم به بخشایش اهورامزدا من سرور این کشور هستم
  10. داریوش شاه گوید این است آن کارهایی که پس از شاهی به انجام رساندم : پسر کورش کمبوجیه از دودمان ما اینجا شاه بود . این کمبوجیه برادری داشت به نام بردیا که با کمبوجیه از یک مادر و یک پدر بود.آنگاه کمبوجیه این بردیا را کشت.مردم نمی دانستند که بردیا مرده است.سپس کمبوجیه به مصر رفت .پس از آن مردم شورش کردند و در کشور و در پارس و در ماد و دیگر کشورها دروغ فراوان شد
  11. داریوش شاه گوید :آنگاه که یک نفر مغ به نام گئومات در پیشیا اوواده در نزدیکی کوه آراکادریش شورشی بر پا کرد وی در روز 14 ماه ویاخنا شورش کرد . او به مردم به دروغ می گفت من بردیا پسر کورش برادر کمبوجیه هستم .سپس همه مردم شورش کردند و از کمبوجیه به سوی گئومات رفتند هم پارسی هم ماد هم دیگر کشورها . در روز نهم ماه گرماپاد وی پادشاهی را به دست گرفت.پس از آن کمبوجیه به مرگ طبیعی در گذشت
  12. داریوش شاه گوید : این پادشاهی که مغ گئومات از کمبوجیه گرفت از دیر باز به دودمان ما بایسته بود.مغ گئومات پارس و ماد و دیگر کشورها را از کمبوجیه گرفت و جزو سرزمین خود کرد و پادشاه شد
  13. داریوش شاه گوید : هیچکس نه پارسی نه مادی از دودمان ما نبودکه پادشاهی را از دست مغ بگیردمردم خیلی از او می ترسیدند.او کسانی را که بردیا را می شناختند اعدام کردبرای اینکه کسی نداند من بردیا پسر کورش نیستم.هیچکس توان نداشت که علیه مغ گئومات سخنی گویدتا آنکه من رسیدم.آنگاه من به درگاه اهورامزدا نیایش کردم.اهورامزدا مرا یاری داد.در روز ده ماه باگایادیش من با بسیاری از مردم مغ گئومات و همه پیروانش را کشتم.در دژ سیکایااوواتیش در ناحیه نسا در ماد وی را کشتم پادشاهی را از او گرفتم. به یاری اهورامزدا شاه شدم.اهورامزدا پادشاهی را به من داد
  14. داریوش شاه گوید پادشاهی را که از دودمان ما گرفته شده بود مانند کذشته بر پا کردم.نیایشگاهی را که مغ گئومات خراب کرده بود بر پا کردم.من چراگاهها و دام ها و رعیت را با اموالی که مغ گئومات از آنها گرفته بود به مردم باز گرداندم. من مردم رادر جایشان استوار کردم.من مردم پارس و ماد و دیگر کشورها را برقرار ساختم.من آنچه را که به تاراج رفته بود بازگرداندم.من این کار را به یاری اهورامزدا کردم.من توانستم تا دودمان خود را بر جای خود استوار گردانم.من به یاری اهورامزدا توانستم تا نگذارم مغ گئومات خانه مارا تصرف کند
  15. داریوش شاه گوید : این است آنچه که پس از شاهی انجام دادم
  16. داریوش شاه گوید : پس از آنکه من مغ گئومات را کشتم یک نفر به نام آسرینا پسر اوپادرام در ایلام شورش کرد. او به مردم میگفت من پادشاه ایلام هستم.سپس ایلامیها شورش کردند و به سمت آسرینا رفتند.او در ایلام پادشاه شد.یک نفر در بابل به نام نیدینتوبل پسر آینایرا شورش کرد.او مردم را چنین فریب داد : من نبوکد نصر پسر نبونید هستم.سپس همه مردم بابل به سوی او رفتند و بابل نافرمان شد.او پادشاهی را در بابل به دست گرفت
  17. داریوش شاه گوید : سپس من به ایلام فرمان فرستادم. آسرینا دست و پا بسته نزد من آورده شدو من او را کشتم
  18. داریوش شاه گوید : آنگاه من به سوی نیدینتوبل به بابل رهسپار شدم سپاه نیدنیتوبل دجله را در دست داشت و در آنجا بود وکشتی ها هم در آنجا بودند.آنگاه من سپاهیان را سوار آنها کردم و دیگران را سوار شتر ها و برای بقیه اسب فراهم کردم.اهورامزدا مرا یاری داد .به یاری اهورامزدا از دجله گذشتیم.در آنجا سپاه نیدینتوبل را شکست دادیم.نبرد ما در روز 26 ماه آسیادیا روی داد
  19. داریوش شاه گوید : آنگاه من رهسپار بابل شدم هنوز به بابل نرسیده بودم که نیدینتوبل که خود را نبوکدنصر می نامید با سپاه خود به شهر زازان در نزدیکی فرات رسید تا با من نبرد کند.پس ما نبرد کردیم.اهورامزدا مرا یاری داد. به خواست اهورامزدا من سپاه نیدینتوبل را تار و مار کردم.بقبه به اب گریختند و آب آنها را برد.ما در روز دوم ماه آناماک نبرد کردیم

 

آوانوشت ستون دوم

ستون دوم سطر 1 تا 8

  1. \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ Naditabaira \ ha
  2. dâ \ kamnaibiš \ asabâraibiš \ amutha \ Bâbirum \ ašiya
  3. va \ pasâva \ adam \ Bâbirum \ ašiyavam \ vašnâ \ Auramazdâha \ utâ Bâ
  4. birum \ agarbâyam \ utâ \ avam \ Naditabairam \ agarbâyam \ pasâva \ ava
  5. m \ Naditabairam \ adam \ Bâbirauv \ avâjanam \ thâtiy \ Dârayavauš \ x
  6. šâyathiya \ yâtâ \ adam \ Babirauv \ âham \ imâ \ dahyâva \ tyâ \ hacâma \ ha
  7. miçiyâ \ abava \ Pârsa \ Ûvja \ Mâda \ Athurâ \ Mudrâya \ Parthava \ Marguš \ Tha
  8. taguš \ Saka \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ I martiya \ Martiya \ nâ

ستون دوم سطر 9 تا 17

  1. ma \ Cicixrâiš \ puça \ Kuganakâ \ nâma \ vardanam \ Pârsaiy \ avadâ \ adâraya \
  2. hauv \ udapatatâ \ Ûvjaiy \ kârahyâ \ avathâ \ athaha \ adam \ Imaniš \ amiy \ Û
  3. vjaiy \ xšâyathiya \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ adakaiy \ adam \ ašna
  4. iy \ âham \ abiy \ Ûvjam \ pasâva \ hacâma \ atarsa \ Ûvjiyâ \ avam \ Marti
  5. yam \ agarbâya \ hyašâm \ mathišta \ âha \ utâšim \ avâjana \ thâtiy \ D
  6. ârayavauš \ xšayathiya \ I martiya \ Fravartiš \ nâma \ Mâda \ hauv \ udapatat
  7. â \ Mâdaiy \ kârahyâ \ avathâ \ athaha \ adam \ Xšathrita \ amiy \ Uvaxštrah
  8. yâ \ taumâyâ \ pasâva \ kâra \ Mâda \ hya \ uithâpatiy \ hauv \ hacâma \ hamiçiya \ a
  9. bava \ abiy \ avam \ Fravartim \ ašiyava \ hauv \ xšâyathiya \ abava \ Mâdaiy \

ستون دوم سطر 18 تا 28

  1. thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ kâra \ Pârsa \ utâ \ Mâda \ hya \ upâ \ mâm \ â
  2. ha \ hauv \ kamnam \ âha \ pasâva \ adam \ kâram \ frâišayam \ Vidarna \ nâma \ Pârsa \ man
  3. â \ badaka \ avamšâm \ mathištam \ akunavam \ avathâšâm \ athaham \ paraitâ \ avam \ k
  4. âram \ tyam \ Mâdam \ jatâ \ hya \ manâ \ naiy \ gaubataiy \ pasâva \ hauv \ Vidarna \ ha
  5. dâ \ kârâ \ ašiyava \ yathâ \ Mâdam \ parârasa \ Mâruš \ nâma \ vardanam \ Mâ
  6. daiy \ avadâ \ hamaranam \ akunauš \ hadâ \ Mâdaibiš \ hya \ Mâdaišuva
  7. \ mathišta \ âha \ hauv \ adakaiy \ naiy \ avadâ \ âha \ Auramazdâmaiy \ u
  8. pastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ t
  9. yam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Anâmakahya \ mâhyâ \ XXVII \ raucabiš \ thakat
  10. â \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ pasâva \ hauv \ kâra \ hya \ manâ \ Kapada \ nâm
  11. â \ dahyâuš \ Mâdaiy \ avadâ \ mâm \ amânaiya \ yâtâ \ adam \ arasam \ Mâda

ستون دوم سطر 29 تا 37

  1. m \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ Dâdaršiš \ nâma \ Arminiya \ man
  2. â \ badaka \ avam \ adam \ frâišayam \ Arminam \ avathâšaiy \ athaham \ paraidiy \ kâ
  3. ra \ hya \ hamiçiva \ manâ \ naiy \ gaubataiy \ avam \ jadiy \ pasâva \ Dâdarši
  4. š \ ašiyava \ yathâ \ Arminam \ parârasa \ pasâva \ hamiçiyâ \ hagmati \ parai
  5. tâ \ patiš \ Dâdaršim \ hamaranam \ cartanaiy \ Zûzahya \ nâma \ âvahanam \ A
  6. rminiyaiy \ avadâ \ hamaranam \ akunava \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ a
  7. bara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \
  8. aja \ vasiy \ Thûravâharahya \ mâhyâ \ VIII \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avath
  9. âšâm \ hamaranam \ kartam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ patiy \ duv

ستون دوم سطر 38 تا 45

  1. itîyam \ hamiçiyâ \ hagmatâ \ paraitâ \ patiš \ Dâdaršim \ hamaranam \ carta
  2. naiy \ Tigra \ nâmâ \ didâ \ Arminiyaiy \ avadâ \ hamaranam \ akunava \ A
  3. uramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ a
  4. vam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Thûravâharahya \ mâhyâ \ XVIII
  5. \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ thâtiy \ Dâraya
  6. vauš \ xšâyathiya \ patiy \ çitîyam \ hamiçiyâ \ hagmatâ \ paraitâ \ pat
  7. iš \ Dâdaršim \ hamaranam \ cartanaiy \ Uyamâ \ nâmâ \ didâ \ Arminiyaiy \ a
  8. vadâ \ hamaranam \ akunava \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Aurama

ستون دوم سطر 46 تا 54

  1. zdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Thâigarca
  2. iš \ mâhyâ \ IX \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ pasâva
  3. \ Dâdaršiš \ citâ \ mâm \ amânaya \ Arminiyaiy \ yâtâ \ adam \ arasam \ Mâ
  4. dam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ Vaumisa \ nâma \ Pârsa \ manâ \ ba
  5. daka \ avam \ adam \ frâišayam \ Arminam \ avathâšaiy \ athaham \ paraidiy \ kâra \
  6. hya \ hamiçiya \ manâ \ naiy \ gaubataiy \ avam \ jadiy \ pasâva \ Vaumisa \ a
  7. šiyava \ yathâ \ Arminam \ parârasa \ pasâva \ hamiçiyâ \ hagmatâ \ paraitâ \ pa
  8. tiš \ Vaumisam hamaranam \ cartanaiy \ Izalâ \ nâmâ \ dahyâuš \ Athurây
  9. â \ avadâ \ hamaranam \ akunava \ Auramazdâmaiy \ upastâm abara \ vašnâ \ Au

ستون دوم سطر 55 تا 63

  1. ramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \
  2. Anâmakahya \ mâhyâ \ XV \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \
  3. kartam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ patiy \ duvitîyam \ ham
  4. içiyâ \ hagmatâ \ paraitâ \ patiš \ Vaumisam \ hamaranam \ cartanaiy \ Au
  5. tiyâra \ nâmâ \ dahyâuš \ Arminiyaiy \ avadâ \ hamaranam \ akunava \
  6. Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ ma
  7. nâ \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Thûravâharahya \ mâh
  8. yâ \ jiyamnam \ patiy \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ pasâva \ Vaumisa
  9. \ citâ \ mâm \ amânaya \ Arminiyâiy \ yâtâ \ adam \ arasam \ Mâdam

ستون دوم سطر 64 تا 70

  1. \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ adam \ nijâyam \ hacâ \
  2. Bâbirauš \ ašiyavam \ Mâdam \ yathâ \ Mâdam \ parârasam \ Kuduruš \ nâma \
  3. vardanam \ Mâdaiy \ avadâ \ hauv \ Fravartiš \ hya \ Mâdaiy \ xšâyathiya \ a
  4. gaubatâ \ âiš \ hadâ \ kârâ \ patiš \ mâm \ hamaranam \ cartanaiy \ pasâva \ hamarana
  5. m \ akumâ \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâram
  6. \ tyam \ Fravartaiš \ adam \ ajanam \ vasiy \ Adukanaišahya \ mâhyâ \ XXV \ ra
  7. ucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâ \ hamaranam \ akumâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ x

ستون دوم سطر 71 تا 78

  1. šâyathiya \ pasâva \ hauv \ Fravartiš \ hadâ \ kamnaibiš \ asabâraibiš \ amutha \ Ra
  2. gâ \ nâmâ \ dahyâuš \ Mâdaiy \ avaparâ \ ašiyava \ pasâva \ adam \ kâram \ f
  3. râišayam \ nipadiy \ Fravartiš \ âgarbîta \ anayatâ \ abiy \ mâm \ ada
  4. mšaiy \ utâ \ nâham \ utâ \ gaušâ \ utâ \ hazânam \ frâjanam \ utâša
  5. iy \ I cašam \ avajam \ duvarayâmaiy \ basta \ adâriya \ haruvašim \ k
  6. âra \ avaina \ pasâvašim \ Hagmatânaiy \ uzmayâpatiy \ akunavam
  7. \ utâ \ martiyâ \ tyaišaiy \ fratamâ \ anušiyâ \ âhatâ \ avaiy \ Ha
  8. gmatânaiy \ atar \ didâm \ frâhajam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xš

ستون دوم سطر 79 تا 88

  1. âyathiya \ I martiya \ Ciçataxma \ nâma \ Asagartiya \ hauvmaiy \ hamiçiya \
  2. abava \ kârahyâ \ avathâ \ athaha \ adam \ xšâyathiya \ amiy \ Asagarta
  3. iy \ Uvaxštrahyâ \ taumâyâ \ pasâva \ adam \ kâram \ Pârsam \ ut
  4. â \ Mâdam \ frâišayam \ Taxmaspâda \ nâma \ Mâda \ manâ \ badaka \ avam
  5. šâm \ mathištam \ akunavam \ avathâšâm \ athaham \ paraitâ \ k
  6. ram \ hamiçiyam \ hya \ manâ \ naiy \ gaubâtaiy \ avam \ jatâ \ pas
  7. âva \ Taxmaspâda \ hadâ \ kârâ \ ašiyava \ hamaranam \ akunauš \ had
  8. â \ Ciçataxmâ \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramaz
  9. dâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ utâ \ C
  10. içataxmam \ agarbâya \ anaya \ abiy \ mâm pasâvašaiy \ adam \ utâ \ n

ستون دوم سطر 89 تا 98

  1. âham \ utâ \ gaušâ \ frâjanam \ utâšaiy \ I cašam \ avajam \ duvarayâ
  2. maiy \ basta \ adâriya \ haruvašim \ kâra \ avaina \ pasâvašim Arbairâyâ \
  3. uzmayâpatiy \ akunavam \ thatiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ ima \ tya \ ma
  4. nâ \ kartam \ Mâdaiy \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ Parthava \ utâ \ Var
  5. kâna \ hamiçiyâ \ abava \ hacâma \ Fravartaiš \ agaubatâ \ Vištâspa \ manâ \ pitâ \ ha
  6. uv \ Parthavaiy \ âha \ avam \ kâra \ avaharda \ hamiçiya \ abava \ pasâva \ Vištâspa \
  7. ašiyava \ hadâ \ kârâ \ hyašaiy \ anušiya \ âha \ Višpauzâtiš \ nâma \ varda
  8. nam \ Parthavaiy \ avadâ \ hamaranam \ akunauš \ hadâ \ Parthavaibiš \ Auramazdâmaiy
  9. \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ Vištâspa \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiya
  10. m \ aja \ vasiy \ Viyaxnahya \ mâhyâ \ XXII \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam

ترجمه ستون دوم کتیبه فارسی بیستون

با تفکیک شماره سطر

  1. داریوش شاه گوید : بعد از این نیدینتوبل با چند سوار گریخت و به بابل وارد شد.آنگاه من به بابل رفتم.به خواست اهورامزدا بابل راگرفتم و نیدینتوبل را دستگیر کردم
  2. داریوش شاه گوید :آنگاه که من در بابل بودم این کشورها نافرمان شدند: پارس ایلام ماد اشور مصر پارت مرو سته گوش وسکاییه
  3. داریوش شاه گوید : یک نفر به نام مارتیا پسر چین چیخ ری از شهر کوگاناکا در پارس و ایلام شورش کرد به مردم میگفت :من ایمانیش پادشاه ایلام هستم
  4. داریوش شاه گوید : آن هنگام من در نزدیکی ایلام بودم .ایلامی ها از من ترسیدند مارتیا که سردسته آنان بود را گرفتند و کشتند
  5. داریوش شاه گوید : یک نفر اهل ماد به نام فراورتیش در ماد برخاست و به مردم گفت : من خشتریته از دودمان هوخشتره هستم.سپس سپاه ماد که در کاخ او بودند بر من نافرمان شدند و به سوی آن فراورتیش رفتند.او در ماد شاه شد.
  6. داریوش شاه گوید : سپاه پارسی و مادی که زیر فرمان من بود کم شمار بود.پس از آن من ارتش فرستادم.فرمانده آن یک نفر پارسی به نام ویدارنا بود.به آنها گفتم بروید و سپاه ماد را که خود را ارتش من نمی دانند در هم شکنید.آنگاه ویدارنا با سربازان رهسپار شدند.آنگاه که به ماد و نزدیکی شهری به نام ماروش رسید نبرد با مادها را آغاز کرد.آن کس که سرکرده مادها بود در آن زمان در آنجا نبود.اهورامزدا مرا یاری داد.به یاری اهورامزدا ارتش من سپاه شورشیان را در هم شکست.این نبرد در روز 27 ماه آناماک آغاز گردید.پس از این سپاه من در ناحیه کامپاندا در ماد در انتظار بودند تا که من به ماد رسیدم
  7. داریوش شاه گوید : یکی از سرداران ارمنی من بنام دادارشی را به ارمنستان فرستادم و او را گفتم برو و سپاه شورشیان را که خود را به نام من نمینامد در هم شکن.پس از این دادارشی رهسپار شد.آنگاه که او به ارمنستان رسید شورشیان گرد آمدند تا با او نبرد کنند.در زوزاخی در ارمنستان صف آرایی کردند.اهورامزدا مرا یاری داد به یاری اهورامزدا ارتش من سپاه شورشیان را تار و مار کرد.در روز هشتم ماه توراوخارا نبرد آغاز شد
  8. داریوش شاه گوید : برای دومین بار شورشیان گرد آمدند تا رهسپار نبرد با دادارشی گردند.آنان در دژ تیگرا در ارمنستان نبرد کردند.اهورامزدا مرا یاری داد . به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه شورشیان را تار و مار کرد.این نبرد در روز 18 ماه توراواخارا آغاز شد
  9. داریوش شاه گوید : برای سومین بار شورشیان گرد آمدند تا با دادارشی نبرد کنند.در نزدیکی دژ اویاما در ارمنستان صف آرایی کردند.اهورامزدا مرا یاری کرد .به خواست اهورامزدا ارتش من شورشیان را شکست داد.در روز نهم ماه تایگارچیش نبرد آغاز شد.پس از این دادارشی در ارمنستان منتظر من بود.تا آنکه من به ماد رسیدم
  10. داریوش شاه گوید : سپس من یک نفر پارسی به نام وائومیسا را به ارمنستان فرستادم و به او گفتم برو و سپاه شورشگر را که خود را به نام ارتش من نمینامد در هم شکن.پس از این وائومیسا رهسپار شدآنگاه که اوبه ارمنستان رسید شورشیان گرد آمدند و رفتند تا با وائومیسا نبرد کنند.در ناحیه ایزالا در آشور نبرد را آغاز کردند.اهورامزدا مرا یاری داد به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه شورشیان را تار و مار کرد.در روز 15 ماه آناماک نبرد آغاز شد
  11. داریوش شاه گوید : برای بار دوم شورشیان آمدند تا با وائومیسا نبرد کنند.در ناحیه آئوتیارادر ارمنستان نبرد را آغاز کردند.اهورامزدا مرا یاری داد. به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه شورشیان را تار و مار کرد.ماه توراواخارا به پایان بود.که آنان نبرد را آغاز کردند.پس از این وائومیسا در انتظارم بود تا آنکه من به ماد رسیدم
  12. داریوش شاه گوید : پس از بابل خارج شدم و به ماد آمدم.آنگاه که به ماد رسیدم فرورتیش که خود را شاه ماد نامیده بود با سپاه خود به شهر کوندوروش در ماد آمتا با من نبرد کند.سپس ما نبرد کردیم.اهورامزدا مرا یاری داد.به خواست اهورامزدا من سپاه فرورتیش را شکست دادم. در روز 25 ماه آدوکانیش ما نبرد کردیم
  13. داریوش شاه گوید : سپس فرورتیش با سواران کمی فرار کرد و به سرزمین ری در ماد رهسپار شد.سپس من به دنبالش سپاه فرستادم.فرورتیش دستگیر شد و او را به نزد من اوردند.من بینی زبان و گوش او را بریدم و یک چشم او را در آوردم.دست و پا بسته بر دروازه های من نگاه داشته شده بود و همه مردم او را می دادند.آنگاه در همدان او را دار زدم و پیروان برجسته او را در درون دژ دار زدم
  14. داریوش شاه گوید : یک نفر به نام چیساتاخما اهل ساگارتی نافرمان شد.او به مردم گفت : من در ساگارتی پادشاه هستم.از دودمان هوخشتره هستم.آنگاه من ارتش پارس و ماد را فرستادم. من یک نفر سردار اهل ماد به نام تهماسپاد را رهبر آنها کردم.به او چنین گفتم.بروید و ارتش شورشی را که خود را به نام من نمینهد در هم شکنید.آنگاه تهماسپاد با ارتش رهسپار شد.و با چیساتاخما نبرد آغاز کرد.اهورامزدا به من یاری داد.به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه شورشی را در هم شکست و چیساتاخما را دستگیر کرد و او را نزد من آورد.سپس من بینی و گوش او را بریدم و یک چشم او را در آوردم.او را بر دروازه های من دست و پا بسته نگاه داشته بودند وهمه مردم او را دیدندسپس من اورا در اربل دار زدم
  15. داریوش شاه گوید این است آنچه من در ماد انجام دادم
  16. پارت و گرگان بر من شوریدند و به سوی فرورتیش رفتند.پدرم ویشتاسپ در پارت بود.مردم او را رها کردند و نافرمان شدند.سپس ویشتاسپ با سپاهی وفادار رهسپار شد.در نزدیکی شهر ویشپااوزاتی در پارت با پارتها نبرد کرد.اهورامزدا مرا یاری کرد.به خواست اهورامزدا ویشتاسپ قشون شورشی را در هم شکست.در روز 22 ماه ویاهنا انها نبرد کردند

 

آوانوشت ستون سوم

ستون سوم سطر 1 تا 10

  1. \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ adam \ kâra
  2. m \ Pârsam \ frâišayam \ abiy \ Vištâspam \ hacâ \ Ragâ
  3. yâ \ yathâ \ hauv \ kâra \ parârasa \ abiy \ Vištâspam
  4. \ pasâva \ Vištâspa \ âyasatâ \ avam \ kâram \ ašiyava \ Patigraba
  5. nâ \ nâma \ vardanam \ Parthavaiy \ avadâ \ hamaranam \ akunauš \ hadâ \
  6. hamiçiyaibiš \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramaz
  7. dâha \ Vištâspa \ avam \ kâram \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Ga
  8. rmapadahya \ mâhya \ I \ rauca \ thakatam \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ ka
  9. rtam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ dahyâuš \ ma
  10. nâ \ abava \ ima \ tya \ manâ \ kartam \ Parthavaiy \ thâtiy \ Dârayavau

ستون سوم سطر 11 تا 19

  1. š \ xšâyathiya \ Marguš \ nâmâ \ dahyâuš \ hauvmaiy \ hamiçiyâ \ abava
  2. \ I martiya \ Frâda \ nâma \ Mârgava \ avam \ mathištam \ akunavatâ \ pasâ
  3. va \ adam \ frâišayam \ Dâdaršiš \ nâma \ Pârsa \ manâ \ badaka \ Bâxtriy
  4. â \ xšaçapâvâ \ abiy \ avam \ avathâšaiy \ athaham \ paraidiy \ ava
  5. m \ kâram \ jadiy \ hya \ manâ \ naiy \ gaubataiy \ pasâva \ Dâdaršiš \ hadâ \ k
  6. ârâ \ ašiyava \ hamaranam \ akunauš \ hadâ \ Mârgavaibiš \ Auramazd
  7. âmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram
  8. \ tyam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Âçiyâdiyahya \ mâhyâ \ XXIII \ raucabi
  9. š \ thakatâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ thâtiy \ Dârayavau

ستون سوم سطر 20 تا 28

  1. š \ xšâyathiya \ pasâva \ dahyâuš \ manâ \ abava \ ima \ tya \ ma
  2. nâ \ kartam \ Bâxtriyâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâya
  3. thiya \ I martiya \ Vahyazdâta \ nâma \ Târavâ \ nâma \ vardanam
  4. \ Yautiyâ \ nâmâ \ dahyâuš \ Pârsaiy \ avadâ \ adâraya \ ha
  5. uv \ duivitîyam \ udapatatâ \ Pârsaiy \ kârahyâ \ avathâ
  6. \ athaha \ adam \ Bardiya \ amiy \ hya \ Kûrauš \ puça \ pasâva
  7. \ kâra \ Pârsa \ hya \ Vithâpatiy \ hacâ \ Yadâyâ \ frataram \ ha
  8. uv \ hacâma \ hamiçiya \ abava \ abiy \ avam \ Vahyazdâta
  9. m \ ašiyava \ hauv \ xšâyathiya \ abava \ Pârsaiy \ thâ

ستون سوم سطر 29 تا 37

  1. tiy \ Dârayavauš \ x šâyathiya \ pasâva \ adam \ kâram \ Pârsa
  2. m \ utâ \ Mâdam \ frâišayam \ hya \ upâ \ mâm \ âha \ Artavard
  3. iya \ nâma Pârsa \ manâ \ badaka \ avamšâm \ mathištam \ aku
  4. navam \ hya \ aniya \ kâra \ Pârsa \ pasâ \ manâ \ ašiyava \ Mâ
  5. dam \ pasâva \ Artavardiya \ hadâ \ kârâ \ ašiyava \ Pârsam
  6. \ yathâ \ Pârsam \ parârasa \ Raxâ \ nâma \ vardanam \ Pârsaiy \ a
  7. vadâ \ hauv \ Vahyazdâta \ hya \ Bardiya \ agaubatâ \ âiš \
  8. hadâ \ kârâ \ patiš \ Artavardiyam \ hamaranam \ cartanaiy \ pas
  9. âva \ hamaranam \ akunava \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ va

ستون سوم سطر 38 تا 48

  1. šnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ tyam \ Vahya
  2. zdâtahya \ aja \ vasiy \ Thûravâharahya \ mâhyâ \ XII \ raucabiš \ thaka
  3. tâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xsâyathi
  4. ya \ pasâva \ hauv \ Vahyazdâta \ hadâ \ kamnaibiš \ asabâraibiš \ a
  5. mutha \ ašiyava \ Paišiyâuvâdâm \ hacâ \ avadaša \ kâram \ âyasa
  6. tâ \ hyâparam \ âiš \ patiš \ Artavardiyam \ hamaranam \ cartana
  7. iy \ Parga \ nâma \ kaufa \ avadâ \ hamaranam \ akunava \ Auramazdâma
  8. iy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ ava
  9. m \ kâram \ tyam \ Vahyazdâtahya \ aja \ vasiy \ Garmapadahya \ mâh
  10. yâ \ V \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ utâ \ ava
  11. m Vahyazdâtam \ agarbâya \ utâ \ martiyâ \ tyaišaiy \ fratam

ستون سوم سطر 49 تا 57

  1. â \ anušiyâ \ âhata \ agarbâya \ thâtiy \ Dârayavauš \ xš
  2. âyathiya \ pasâva \ adam \ avarn \ Vahyazdâtam \ utâ \ martiyâ \
  3. tyaišaiy \ fratamâ \ anušiyâ \ âhata \ Uvâdaicaya \ nâma \ var
  4. danam \ Pârsaiy \ avadašiš \ uzmayâpatiy \ akunavam \ thâ
  5. tiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ ima \ tya \ manâ \ kartam \ Pârsaiy
  6. thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ hauv \ Vahyazdâta \ hya \ Bardiya
  7. \ agaubatâ \ hauv \ kâram \ frâišaya \ Harauvatim \ Vivâna \
  8. nâma \ Pârsa \ manâ \ badaka \ Harauvatiyâ \ xšaçapâvâ \ abiy \ ava
  9. m \ utâšâm \ I martiyarn \ mathištam \ akunauš avathâšâm \ a

ستون سوم سطر 58 تا 64

  1. thaha \ paraitâ \ Vivânam \ jatâ \ utâ \ avam \ kâram \ hya \ Dâraya
  2. vahauš \ xšâyathiyahyâ \ gaubataiy \ pasâva \ hauv \ kâra \ ašiya
  3. va \ tyam \ Vahyazdâta \ frâišaya \ abiy \ Vivânam \ hamaranam \ cartanaiy \ K
  4. âpišakâniš \ nâmâ \ didâ \ avadâ \ hamaranarn \ akunava \ Auramazdâmai
  5. y \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ tya
  6. m \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Anâmakahya \ mâhyâ \ XIII \ raucabiš \ thakatâ \ âha \ a
  7. vathâšâm \ hamaranam \ kartam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ patiy \ h

ستون سوم سطر 65 تا 74

  1. yâparam \ hamiçiyâ \ hagmatâ \ paraitâ \ patiš \ Vivânam \ hamaranam \ cartana
  2. iy \ Gadutava \ nâmâ \ dahyâuš \ avadâ \ hamaranam \ akunava \ Auramazdâma
  3. iy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramazdâha \ kâra \ hya \ manâ \ avam \ kâram \ t
  4. yam \ hamiçiyam \ aja \ vasiy \ Viyaxnahya \ mâhyâ \ VII \ raucabiš \ thakatâ \
  5. âha \ avathâšâm \ hamaranam \ kartam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \
  6. pasâva \ hauv \ martiya \ hya \ avahyâ \ kârahyâ \ mathišta \ âha \ tyam \ Va
  7. hyazdâta \ frâišaya \ abiy Vivânam \ hauv \ amutha \ hadâ \ kamnaib
  8. iš \ asabâraibiš \ ašiyava \ Aršâdâ \ nâmâ \ didâ \ Harauvatiyâ \ a
  9. vaparâ \ atiyâiš \ pasâva \ Vivâna \ hadâ \ kârâ \ nipadiy \ tyaiy \ ašiya
  10. va \ avadâšim \ agarbâya \ utâ \ martiyâ \ tyaišaiy \ fratamâ \ anušiyâ \

ستون سوم سطر 75 تا83

  1. âhatâ \ avâja \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ pasâva \ dahyâuš \ ma
  2. nâ \ abava \ ima \ tya \ manâ \ kartam \ Harauvatiyâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâ
  3. yathiya \ yâtâ \ adam \ Pârsaiy \ u[t]â \ Mâdaiy \ âham \ patiy \ duvitîyam \
  4. Bâbiruviyâ \ hamiçiyâ \ abava \ hacâma \ I martiya \ Arxa \ nâma \ Armini
  5. ya \ Halditahya \ puça \ hauv \ udapatatâ \ Bâbirauv \ Dubâla \ nâmâ \ dahyâ
  6. uš \ hacâ \ avadaša \ hauv \ kârahyâ \ avathâ \ adurujiya \ adam \ Nabukud
  7. racara \ amiy \ hya \ Nabunaitahya \ puça \ pasâva \ kâra \ Bâbiruviya \ hacâma \ ha
  8. miçiya \ abava \ abiy \ avam \ Arxam \ ašiyava \ Bâbirum \ hauv \ agarbâyat
  9. â \ hauv \ xšâyathiya \ abava \ Bâbirauv \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathi

ستون سوم سطر 84 تا 92

  1. ya \ pasâva \ adam \ kâram \ frâišayam \ Bâbirum \ Vidafarnâ \ nâma \ Pârsa \ manâ
  2. \ badaka \ avamšâm \ mathištam \ akunavam \ avathâšâm \ athaham \ paraitâ \ avam \ kâram
  3. \ Bâbiruviyam \ jatâ \ hya \ manâ \ naiy \ gaubâtaiy \ pasâva \ Vidafarnâ \ hadâ \ kâr
  4. â \ ašiyava \ Bâbirum \ Auramazdâmaiy \ upastâm \ abara \ vašnâ \ Auramaz
  5. dâha \ Vidafarnâ \ Bâbiruviyâ \ aja \ utâ \ bastâ \ anaya \ Varkazanahya \ mâhyâ \ XXII \ ra
  6. ucabiš \ thakatâ \ âha \ avathâ \ avam \ Arxam \ hya \ Nabukudracara \ duruxtam \ a
  7. gaubatâ \ utâ \ martiyâ \ tyaišaiy \ fratamâ \ anušiyâ \ âhatâ \ agarb
  8. âya \ niyaštâyam \ hauv \ Arxa \ utâ \ martiyâ \ tyaišaiy \ fratamâ \ an
  9. ušiyâ \ âhatâ \ Bâbirauv \ uz[ma]yâpatiy \ akariyatâ

ترجمه ستون سوم کتیبه فارسی بیستون

با تفکیک شماره سطر

  1. داریوش شاه گوید : سپس من ارتش ایران را از ری به سوی ویشتاسپ فرستادم.چون این ارتش نزد ویشتاسپ آمد ویشتاسپ این ارتش را در اختیار گرفتو در شهری به نام پانی گرابان در پارت با شورشیان نبرد کرد.به خواست اهورامزدا ویشتاسپ سپاه شورشیان را در هم شکست. این نبرد در روز اول ماه گرماپاد آغاز شد.
  2. داریوش شاه گوید : سپس کشور از ان من شد.این است آن کاری که من در پارت انجام دادم
  3. داریوش شاه گوید : سرزمین مرو دست به شورش زد.مردی به نام فرادا را به سرداری برگزیدند.سپس من به یک نفر پارسی به نام دادارشی شهربان بلخ پیغام فرستادم و گفتم برو وسپاهی را که خود را به نام من نمینامند در هم شکن.آنگاه دادارشی با سپاهیان رهسپار شد.و با مروی ها نبرد کرد.اهورامزدا مرا یاری داد.به خواست اهورامزدا ارتش من شورشیان را در هم شکست.این نبرد در روز 23 آسیادیا آغاز شد
  4. داریوش شاه گوید : سپس کشور از آن من شد.این است آنچه من در بلخ انجام دادم
  5. داریوش شاه گوید : مردی به نام وهیزاداتا در شهر تاروا در سرزمین یااوتیا در پارس می زیست.او دومین کسی بود که در پارس آشوب کرد و به مردم گفت من بردیا پسر کورش هستم.سپس سپاه پارسی که در کاخ او بودندو از یادایا آمده بودند شورش کردندو به وهیزاداتا پیوستند.می در پارس شاه شد.
  6. داریوش شاه گوید آنگاه من ارتش مادی و پارسی که در نزد من بودند را گسیل کردم .مردی پارسی به نام آرتاواردیا که از سرداران من بود به فرماندهی آنها برگزیدم.بقیه ارتش به همراهی من به ماد رفتیم.سپس آرتاواردیابا سربازان خود به پارس در آمد.آنگاه که او به پارس رسید وهیرداتا که خود را بردیا می نامید با سپاه خود به سوی شهر رخا در پارس رفت تا آنکه با آرتاواردیا نبرد کند.سپس نبرد آغاز شد.اهورامزدا مرا یاری کرد. به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه وهیزداتا را در هم شکست.در روز 12 ماه توراواخارا نبرد آغاز شد
  7. داریوش شاه گوید : سپس وهیز داتا با سواران کمی گریخت و وارد پیشیااوواده شد.از آنجا سپاهی را آماده ساخت و دگر بار رهسپار شد تا با آرتاواردیا نبرد کند. در کنار کوه پرگا به نبرد پرداختند.اهورامزدا مرا یاری کرد.به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه وهیزداتا را در هم شکست.در روز پنجم گرماپاد این نبرد آغاز شد.وی وهیزداتا و کسانی که از پیروان برجسته او بودند را دستگیر کرد
  8. داریوش شاه گوید : سپس من وهیزداتا و پیروان برجسته او را در شهر اووادایچایا در پارس به دار آویختم
  9. داریوش شاه گوید : این است آنچه من در پارس انجام دادم
  10. داریوش شاه گوید : وهیزداتا که خود را بردیا می نامد بر علیه شهربان من در آراخوزی بنام ویوانای سپاه فرستاد.او یکنفر را فرمانده سپاه کرد و به آنها گفت : بروید و سربازانی را که خود را ارتش داریوش مینامند در هم شکنید.پس از این سپاه وهیزداتا رهسپار شدند تا با ویوانای نبرد کنند.در کنار دژ کاپیشاکانیش نبرد کردند.اهورامزدا مرا یاری داد.به خواست اهورامزدا سپاه من ارتش شورشگران را در هم شکست.در روز 13 ماه آناماک این نبرد آغاز شد
  11. داریوش شاه گوید : شورشیان دوباره گرد آمدندو رفتند تا با ویوانای نبرد کنند.در ناحیه گاندوتاوا نبرد کردند.اهورامزدا مرا یاری کرد.به خواست اهورامزدا ارتش من سپاه شورشیان را در هم شکست. در روز 7 ماه ویاخنا نبرد آغاز شد
  12. داریوش شاه گوید : آنگاه کسی که فرمانده سپاهی بود که از سوی وهیزداتا علیه ویوانای گسیل شده بود با شمار کمی سوار فرار کرد.او وارد دژ آرشادا در آراخوزی شد.سپس ویوانای با سربازانش دنبال او رفت و او را با کسانش که از پیروان برجسته او بودند دستگیر نمود و آنها را کشت
  13. داریوش شاه گوید پس از این کشور از ان من شد.این است آنچه در اراخوزی به دست من انجام شد
  14. داریوش شاه گوید : تا هنگامی که من در پارس و ماد بودم بابلی ها برای بار دوم شورش کردند.مردی به نام آراخای ارمنی پسر خالدیتا در بابل شورش کرد.در ناحیه دوبال.او مردم را چنین فریب داد : من نبوکدنصر پسر نبونید هستم.آنگاه بابلیان بر من شورش کردندو به سوی آراخای رفتند.او بابل را گرفت و در بابل شاه شد.
  15. داریوش شاه گوید : من ارتش به بابل فرستادم.مردی پارسی را از میان سردارانم به نام ویندافارا را به فرماندهی آنها بر گزیدم.وبه آنان چنین گفتم: بروید و سپاه بابل را که خود را به نام من نمینامد در هم شکنید.پس ویندافارنا با ارتش به بابل رفت.اهورامزدا مرا یاری داد . به خواست اهورامزدا ویندافارنا بابلی ها را شکست داد و دست و پا بسته آنان را آورد.در روز 22 ماه وارکازانا آراخای که خود را نبوکدنصر می نامید و کسانی که پیروان شایسته او بودند دستگیر شدند.من فرمان دادم آراخای و پیروان برجسته اش را در بابل به دار آویختند

 

 

آوانوشت ستون چهارم

ستون چهارم سطر 1 تا 11

  1. \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ ima \ t
  2. ya \ manâ \ kartam \ Bâbirauv \ thatiy \ D
  3. ârayavauš \ xšâyathiya \ ima \ tya \ adam \ akuna
  4. vam \ vašna \ Auramazdâha \ hamahyâyâ \ thar
  5. da \ pasâva \ yathâ \ xšâyathiya \ abavam \ XIX \ hamaran
  6. â \ akunavam \ vašnâ \ Auramazdâha \ adamšiš \ a
  7. janam \ utâ \ IX \ xšâyathiyâ \ agarbâyam \ I Gaumâta \
  8. nâma \ maguš \ âha \ hauv \ adurujiya \ avathâ \ athaha \ adam \
  9. Bardiya \ amiy \ hya \ Kûrauš \ puça \ hauv \ Pârsam \ ha
  10. miçiyam \ akunauš \ I Âçina \ nâma \ Ûvjiya \ hauv \ adu
  11. rujiya \ avathâ \ athaha \ adam \ xšâyathiya \ amiy \ Ûvjaiy

ستون چهارم سطر 12 تا 20

  1. \ hauv \ Ûvjam \ hamiçiyam \ akunauš \ manâ \ I Naditabaira \ n
  2. âma \ Bâbiruviya \ hauv \ adurujiya \ avathâ \ athaha \
  3. adam \ Nabukudracara \ amiy \ hya \ Nabunaitahya \ puça \
  4. hauv \ Bâbirum \ hamiçiyam \ akunauš \ I Martiya \ nâ
  5. ma \ Pârsa \ hauv \ adurujiya \ avathâ \ athaha \ adam \ Imani
  6. š \ amiy \ Ûvjaiy \ xšâyathiya \ hauv \ Ûvjam \ hamiçiya
  7. m \ akunauš \ I Fravartiš \ nâma \ Mâda \ hauv \ adurujiya
  8. \ avathâ \ athaha \ adam \ Xšathrita \ amiy \ Uvaxštrahya \ taumây
  9. â \ hauv \ Mâdam \ hamiçiyam \ akunauš \ I Ciçataxma \ nâma \ Asa

ستون چهارم سطر 21 تا 30

  1. gartiya \ hauv \ adurujiya \ avathâ \ athaha \ adam \ xšâyath
  2. iya \ amiy \ Asagartaiy \ Uvaxštrahya \ taumâyâ \ hauv
  3. \ Asagartam \ hamiçiyam \ akunauš \ I Frâda \ nâma \
  4. Mârgava \ hauv \ adurujiya \ avathâ \ athaha \ adam \
  5. xšâyathiya \ amiy \ Margauv \ hauv \ Margum \ hamici
  6. yam \ akunauš \ I Vahyazdâta \ nâma \ Pârsa \ hauv \ a
  7. durujiya \ avathâ \ athaha \ adam \ Bardiya \ amiy \ hya \ Kû
  8. rauš \ puça \ hauv \ Pârsam \ hamiçiyam \ akunauš \ I Ar
  9. xa \ nâma \ Arminiya \ hauv \ adurujiya \ avathâ \ athaha \ adam \ Nab
  10. ukudracara \ amiy \ hya \ Nabunaitahya \ puça \ hauv \ Bâbirum \ ham

ستون چهارم سطر 31 تا 39

  1. içiyam \ akunauš \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ imaiy \
  2. IX \ xšâyathiyâ \ adam \ agarbâyam \ atar \ imâ \ hamaranâ
  3. \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ dahyâva \ imâ \ tyâ \ hamiçiy
  4. â \ abava \ drauga \ diš \ hamiçiyâ \ akunauš \ tya \ imaiy \ kâram \ adur
  5. ujiyaša \ pasâva \ diš \ Auramazdâ \ manâ \ dastayâ \ akunauš \ yathâ \ mâm \ k
  6. âma \ avatha \ diš \ akunavam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathi
  7. ya \ tuvam \ kâ \ xšâyathiya \ hya \ aparam âhy \ hacâ \ draugâ \ daršam \
  8. patipayauvâ \ martiya \ hya \ draujana \ ahatiy \ avam \ ufraštam \ parsâ \ ya
  9. diy \ avathâ \ maniyâhaiy \ dahyâušmaiy \ duruvâ \ ahati

ستون چهارم سطر 40 تا 49

  1. y \ thâtiy \ Dârayavauš \ xsâyathiya \ ima \ tya \ adam \ akunavam \
  2. vašnâ \ Auramazdâha \ hamahyâyâ \ tharda \ akunavam \ tuvam \ kâ \ hya
  3. \ aparam \ imâm \ dipim \ patiparsâhy \ tya \ manâ \ kartam \ varnavatâm
  4. \ thuvâm \ mâtya \ draugam \ maniyâhay \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâ
  5. yathiya \ Auramazdâha \ ragam \ vartaiyaiy \ yathâ \ ima \ hašiyam \ naiy \ duru
  6. xtam \ adam \ akunavam \ hamahyâyâ \ tharda \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâya
  7. thiya \ vašnâ \ Auramazdâha \ utâmaiy \ aniyašciy \ vasiy \ astiy \ karta
  8. m \ ava \ ahyâyâ \ dipiyâ \ naiy \ nipištam \ avahyarâdiy \ naiy \ n
  9. ipištam \ mâtya \ hya \ aparam \ imâm \ dipim \ patiparsâtiy \ avah
  10. yâ \ paruv \ thadayâtaiy \ tya \ manâ \ kartam \ naišim \ ima \ varnavâtaiy \ d

ستون چهارم سطر 50 تا 58

  1. uruxtam \ maniyâtaiy \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ tyaiy
  2. \ paruvâ \ xšâyathiyâ \ yâtâ \ âha \ avaišâm \ avâ \ naiy \ astiy \ kar
  3. tam \ yathâ \ manâ \ vašnâ \ Auramazdâha \ hamahyâyâ \ tharda \ kartam \ thâ
  4. tiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ nûram \ thuvâm \ varnavatâm \ tya \ man
  5. â \ kartam \ avathâ \ kârahyâ \ râdiy \ mâ \ apagaudaya \ yadiy \ imâm \
  6. hadugâm \ naiy \ apagaudayâhy \ kârahyâ \ thâhy \ Auramazdâ \ thuvâm \
  7. dauštâ \ biya \ utâtaiy \ taumâ \ vasiy \ biyâ \ utâ \ dargam \ jîvâ
  8. thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ yadiy \ imâm hadugâm \ apagaudayâ
  9. hy \ naiy \ thâhy \ kârahyâ \ Auramazdâtay \ jatâ \ biyâ \ utâtaiy \ taum

ستون چهارم سطر 59 تا66

  1. â \ mâ \ biyâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ ima \ tya \ adam \ akunavam \
  2. hamahyâyâ \ tharda \ vašnâ \ Auramazdâha \ akunavam \ Auramazdâmaiy \ upas
  3. tâm \ abara \ utâ \ aniyâha \ bagâha \ tyaiy \ hatiy \ thâtiy \ Dârayavau
  4. š \ xšâyathiya \ avahyarâdiy \ Auramazdâ \ upastâm \ abara \ utâ \ ani
  5. yâha \ bagâha \ tyaiy \ haijy \ yathâ \ naiy \ arika \ âham \ naiy \ draujana \ âham \ na
  6. iy \ zûrakara \ âham \ naiy \ adam \ naimaiy \ taumâ \ upariy \ arštâm \ upariy
  7. âyam \ naiy \ škaurim \ naiy \ tunuvatam \ zûra \ akunavam \ martiya \ hya \ hamata
  8. xšâta \ manâ \ vithiyâ \ avam \ ubartam \ abaram \ hya \ viyanâthaya \ avam \ ufrasta

ستون چهارم سطر 67 تا 76

  1. m \ aparsam \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ tuvam \ kâ \ xšâyathiya \
  2. hya \ aparam \ âhy \ martiya \ hya \ draujana \ ahatiy \ hyavâ \ zurakara \ ahat
  3. iy \ avaiy \ mâ \ dauštâ \ biyâ \ ufraštâdiy \ parsâ \ thâtiy \ Dâra
  4. yavauš \ xšâyathiya \ tuvam \ kâ \ hya \ aparam \ imâm \ dipim \ vainâhy \ ty
  5. âm \ adam \ niyapaišam \ imaivâ \ patikarâ \ mâtya \ vikanâhy \ yâvâ \ u
  6. tava \ âhy \ avathâšatâ \ paribarâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ ya
  7. diy \ imâm \ dipim \ vainâhy \ imaivâ \ patikarâ \ naiydiš \ vikanâhy \ utâ
  8. taiy \ yâvâ \ taumâ \ ahatiy \ paribarâhadiš \ Auramazdâ \ thuvâm dauštâ \ biy
  9. â \ utâtaiy \ taumâ \ vasiy \ biyâ \ utâ \ dargam \ jîvâ \ utâ \ tya \ kunavâhy
  10. \ avataiy \ Auramazdâ \ ucâram \ kunautuv \ thâitiy \ Dârayavauš \ xšâ

ستون چهارم سطر 77 تا 86

  1. yathiya \ yadiy \ imâm \ dipim \ imaivâ \ patikarâ \ vainâhy \ vikanâhadiš \ ut
  2. âtaiy \ yâvâ \ taumâ \ ahatiy \ naiydiš \ paribarâhy \ Auramazdâtaiy \ jatâ \ b
  3. iyâ \ utâtaiy \ taumâ \ mâ \ biyâ \ utâ \ tya \ kunavâhy \ avataiy \ Auramazd
  4. â \ nikatuv \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ imaiy \ martiyâ \ tyaiy
  5. \ adakaiy \ avadâ \ âhatâ \ yâtâ \ adam \ Gaumâtam \ tyam \ magum \ avâjanam \
  6. hya \ Bardiya \ agaubatâ \ adakaiy \ imaiy \ martiyâ \ hamataxšatâ \ anušiyâ \ man
  7. â \ Vidafarnâ \ nâma \ Vâyaspârahyâ \ puça Pârsa\ Utâna \ nâma \ Thuxrahyâ
  8. \ puça \ Pârsa \ Gaubaruva \ nâma \ Marduniyahyâ \ puça \ Pârsa \ Vidarna \ nâma \ Ba
  9. gâbignahyâ \ puça \ Pârsa \ Bagabuxša \ nâma \ Dâtuvahyahyâ \ puça \ Pârsa \
  10. Ardumaniš \ nâma \ Vahaukahyâ \ puça \ Pârsa \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyath

ستون چهارم سطر 87 تا 92

  1. iya \ tuvam \ kâ \ xšâyathiya \ hya \ aparam \ âhy \ tyâm \ imaišâm \ martiyânâ
  2. m \ taumâm \ uba[r]tâm \ paribarâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ vašnâ \ Au
  3. ramazdâha \ i[ya]m \ dipîmaiy \ ty[âm] \ adam \ akunavam \ patišam \ ariyâ \ âha \ utâ \ pavast
  4. âyâ \ utâ \ carmâ \ grathitâ \ âha \ patišamaiy \ patikaram \ akunavam \ patišam \ uvadâ
  5. m \ akunavam \ utâ \ niyapithiya \ utâ \ patiyafrasiya \ paišiyâ \ mâm \ pasâva \ i[mâ]m \ d
  6. ipim \ adam \ frâstâyam \ vispadâ \ atar \ dahyâva \ kâra \ hamâtaxšatâ

 

ترجمه ستون چهارم کتیبه فارسی بیستون

با تفکیک شماره سطر

  1. داریوش شاه گوید : این است آنچه من در بابل انجام دادم
  2. داریوش شاه گوید : این است آنچه که من در زمان یکسال پس از پادشاهی انجام دادم. به خواست اهورامزدا من آنها را تار و مار کردم و 9 شاه را اسیر کردم
    یکی از آنها مغ گئومات چنین می فریفت : من بردیا پسر کورش هستم.او پارس را شورانید
    یکی آسرینا اهل ایلام .او فریب می داد و می گفت :من پادشاه ایلام هستم.او ایلام را شورانید
    یکی نیدینتوبل اهل بابل را. فریب میداد و می گفت :من نبوکد نصر پسر نبونید هستم او بابل را شورانید
    دیگری مارتیای پارسی را. فریب می داد و می گفت:من ایمانش پادشاه ایلام هستم. او ایلام را شوراند
    یکی فراورتیش اهل ماد او فریب می داد و می گفت من خشتریته از دودمان هوخشتره هستم او ماد را شوراند
    یکی چیساتاخما اهل ساگارتی او فریب می داد و می گفت : من در ساگارتی پادشاه هستم و از دودمان هوخشتره هستم.او ساگارتی را به آشوب کشید
    یکی فرادا اهل مرو او فریب می داد و می گفت : من پادشاه در مرو هستم.او مرو را شوراند
    یکی وهیزداتای پارسی او فریب می داد و می گفت : من بردیا پسر کورش هستم. او پارس را نافرمان کرد
    یکی آراخای ارمنی او فریب می داد و می گفت :من نبوکدنصر پسر نبونید هستم.او بابل را به آشوب کشاند
  3. داریوش شاه گوید : این نه پادشاه را در نبرد ها به اسارت گرفتم
  4. داریوش شاه گوید : دروغ سبب شد تا آن کشورها شورش کنند. شورشگران مردم را فریب می دادند.آنگاه اهورامزدا آنان را به من سپرد.من با آنان آنطور که خواستم برخورد کردم
  5. داریوش شاه گوید : تو که پس از این شاه خواهی شد از دروغ بپرهیز.کسی که دروغ می گوید را به سختی مجازات کن.اگر که فکر می کنی کشور من باید بی گزند باشد
  6. داریوش شاه گوید : آنچه را که به یاری اهورامزدا انجام دادم در زمان یک سال انجام دادم.تو که از این پس این نبشته را خواهی خواند به کارهایی که من انجام دادم باور داشته باش وآنرا دروغ نپندار
  7. داریوش شاه گوید : من اهورانزدا را گواه می گیرم که آنچه در یک سال و در همان سال انجام دادم راست است و نه دروغ
  8. داریوش شاه گوید : به خواست اهورامزدا به دست من کارهای زیاد دیگری نیز کرده شد که در این نبشته نوشته نشد.مبادا آنکه از این پس کسی این نوشته را بخواند و آنچه بدست من انجام شد در دیده او بسیار آید و این او را باور نیاید و دروغ پندارد
  9. داریوش شاه گوید : همه کسانی که پیش از این شاه بودند در همه دوره زندگانی خود کارهایی را که من در یک سال انجام دادم انجام ندادند
  10. داریوش شاه گوید : به کارهایی که به دست من انجام شده باور کن واز مردم پنهان نکن.اگر این منشور را از مردم پنهان نداری و به مردم بگویی اهورامزدا یار تو باشد و دودمان تو زیاد و زندگانیت دراز باشد
  11. داریوش شاه گوید : اگر این منشور را پنهان داری و به مردم نگویی اهورامزدا تو را یار نباشد و تو را دودمان نماند
  12. داریوش شاه گوید : آنچه که به خواست اهورامزدا انجام دادم در یک سال و همان سال انجام دادم.اهورامزدا و دیگر ایزدان به من یاری کردند
  13. داریوش شاه گوید : اهورامزدا و دیگر ایزدانی که هستند به این سبب مرا یاری دادندکه من خائن و شرور و دروغگو نبودم.نه من نه دودمان من.من به عدالت رفتار کردم.من نه به توانا و نه به ناتوان زور نورزیدم.مردی که با دودمان من همراهی کرد او را نیک نواختم و آنکه زیان رسانید او را سخت کیفر دادم
  14. داریوش شاه گوید : تو که از این پس شاه خواهی شد کسی را که دروغگو و شرور است را دوست نباش و اورا به سختی مجازات کن
  15. داریوش شاه گوید : تو که پس از این این نوشته و این نگاره ها را می بینی مبادا آنها را تباه سازی .تا میتوانی آنها را نگه دار
  16. داریوش شاه گوید : اگر این نوشته ها و این نگاره ها را ببینی و تباهشان نسازی و تا هنگامی که تو را توانی هست نگاهشان داری اهورامزدا تو را دوست باشد و دودمان تو بسیار و زندگانیت دراز باد و آنچه کنی آنرا اهورامزدا برای تو نیک کند
  17. داریوش شاه گوید : اگر تو این نبشته یا این نگاره را ببینی و تباهشان سازی و تا تورا توان است نگاهشان نداری اهورامزدا تورا یار نباشد و تو را دودمان نماند و هر آنچه کنی اهورامزدا آنرا نیک نگرداند
  18. داریوش شاه گوید : اینها مردانی هستندکه هنگام سرکوبی گئومات هواداران و پیروان من بودند ویندافارنا پسر ویاسپارا پارسی واتانا پسر توخراپارسی و گبری پسر ماردونیا پارسی و ویدارنا پسر باگابیگنا پارسی وباگابوخشا پسر داتوواخی پارسی و آردومانیش پسر واخائوکی پارسی
  19. داریوش شاه گوید : تو که پس از این شاه خواهی شد دودمان این مردمان را به نیکی نگه دار
  20. داریوش شاه گوید : به خواست اهورامزدا این نبشته را من به زبان اریایی نوشتم و علاوه بر این روی لوحهایی از گل و چرم هم نوشته شد.من نگاره خودم را هم آمادا ساختم به علاوه من نسب نامه خودم را هم تهیه کردم.این نوشته را برای من خوانده اند.این نوشته به مهر من گواهی شد.آنگاه من این نوشته را به همه جا و به همه کشورها فرستادم. مردم آنرا پذیرا شدند

 

آوانوشت ستون پنجم

ستون پنجم سطر 1 تا 10

  1. \ thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \
  2. ima \ tya \ adam \ akunavam \ duvitîyâ
  3. mca \ çitâmcâ \ thardam \ pasâva \ yathâ \ xšâya
  4. thiya \ abavam \ Ûvja \ nâmâ \ dahyâuš \ hau
  5. v \ hamiçiyâ \ abava \ I martiya \ Atamaita \ nâma \ Û
  6. vjiya \ avam \ mathištam \ akunavatâ \ pasâva \ ada
  7. m \ kâram \ fraišayam \ I martiya \ Gaubaruva \
  8. nâma \ Pârsa \ manâ \ badaka \ avamšâm \ mathištam \ aku
  9. navam \ pasâva \ Gaubaruva \ hadâ \ kârâ \ asiyava \
  10. Ûvjam \ hamaranam \ akunauš \ hadâ \ Ûvjiyaibiš \ pas

ستون پنجم سطر 11 تا 17

  1. âva \ Gaubaruva \ Ûvjiyâ \ avâja \ viyamarda \
  2. utâ \ tyamšâm \ mathištam \ agarbâya \ anaya \ abi
  3. y \ mâm \ utâšim \ adam \ avâjanam \ pasâva \ dahyâ
  4. uš \ manâ \ abava \ thâtiy Dârayavauš \ xšâyathi
  5. ya \ avaiy \ Ûvjiyâ \ arikâ \ âha \ utâšâm \ Aurama
  6. zdâ \ naiy \ ayadiya \ Auramazdâm \ ayadaiy \ vašnâ \ A
  7. uramazdâha \ yathâ \ mâm \ kâma \ avathâdiš \ akunavam

ستون پنجم سطر 18 تا 26

  1. \ thâtiy Dârayavauš \ xšâyathiya \ hya \ Auramazdâ
  2. m \ yadâtaiy \ yânam \ avahâ \ ahatiy \ utâ \ jîvah
  3. yâ \ utâ \ martahyâ \ thâtiy \ Dârayavauš \ xš
  4. âyathiya \ pasâva \ hadâ \ kârâ \ adam \ ašiyavam \ abiy \ Sak
  5. âm \ pasâ \ Sakâ \ tyaiy \ xaudâm \ tigrâm \ barati
  6. y \ imaiy \ Sakâ \ hacâma \ âiša \ yadiy \ abiy \ draya \ a
  7. vârasam \ parašim \ avadâ \ hadâ \ kârâ \ visâ \ viyatara
  8. yam \ pasâva \ adam \ Sakâ \ vasiy \ ajanam \ aniyam \ aga
  9. rbâyam \ hauv \ basta \ anayatâ \ abiy \ mâm \ ut

ستون پنجم سطر 27 تا 36

  1. âšim \ avâjanam \ mathištašâm \ Skuxa \ nâma \ avam \ aga
  2. rbâya \ utâ \ anaya \ abiy \ mâm \ avadâ \ aniyam \ math
  3. ištam \ akunavam \ yathâ \ mâm \ kâma \ âha \ pasâva \ da
  4. hyâuš \ manâ \ abava \ thâtiy Dârayavauš \ xšâya
  5. thiya \ avaiy \ Sakâ \ arikâ \ âha \ utâ \ naiy \ Auramazd
  6. âšâm \ ayadiya \ Aurmazdâm \ ayadaiy \ vašnâ \ Aurama
  7. zdâha \ yathâ \ mâm \ kâma \ avathâdiš \ akunavam \ thât
  8. iy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ hya \ Auramazdâm \ yadâta
  9. iy \ avahyâ \ yânam \ ahatiy \ utâ \ jîvahyâ \ utâ
  10. \ martahyâ

 

ترجمه ستون پنجم کتیبه فارسی بیستون

با تفکیک شماره سطر

  1. داریوش شاه گوید : این است آنچه من در سال دوم و سوم پادشاهی انجام دادم : کشور ایلام نافرمان شد یک نفر اهل ایلام به نام آتامائیتا را به سرداری خود بر گزیدند. سپس من سپاه فرستادم.مردی پارسی به نام گبری از سرداران خود را به فرماندهی آنان برگزیدم .آنگاه گبری با سربازانش به ایلام رفت .او با ایلامی ها نبرد کرد.آنگاه گبری ایلامی ها را در هم شکست و سردار آنان را دستگیر کرد و من او را کشتم.پس از این کشور از ان من شد
  2. داریوش شاه گوید این ایلامی ها بی ایمان بودند و به اهورامزدا احترام نمی گذاشتند. من به اهورامزدا احترام گذاشتم و به خواست اهورامزدا با آنان انطور رفتار کردم که خواست من بود
  3. داریوش شاه گوید : کسی که اهورامزدا را ستایش و اخترام کند در دوران زندگانی و پس از آن شاد و خشنود خواهد بود
  4. داریوش شاه گوید : آنگاه من با ارتش به سوی سرزمین سکاها رهسپار شدم. سپس سکاهایی که کلاه نوک تیز بر سر دارند با من وارد نبرد شدند.آنگاه که به نزدیک آب رسیدم با تمام ارتش به آنسوی آب رفتم.آنگاه من بخشی از سکاییان را تار و مار کردم و بخشی را اسیر نمودم .....سردار آنان به نام سکونخا را گرفتند و نزد من آوردند.آنگاه من سردار دیگری برای آنان برگزیدم آن کسی را که من به او علاقه داشتم.آنگاه کشور از آن من شد
  5. داریوش شاه گوید : این سکایی ها بی ایمان بودند و اهورامزدا را ستایش نمیکردند.من اهورامزدا را ستایش کردم.به خواست اهورامزدا من با آنها به میل خود رفتار کردم

ترجمه کتیبه های کوچک بیستون

چندین کتیبه کوچک دیگر در بیستون قرار دارد که به شرح زیر است

DBa

\ adam \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ vazraka \ xšâya

  1. thiya \ xšâyathiyânâm \ xšâyathiya \ Pârsaiy \ xš
  2. âyathiya \ dahyunam \ Vištâspahyâ \ puça \
  3. Aršâmahyâ \ napâ \ Haxâmanišiya \ thâtiy \ Dâra
  4. yavauš \ xšâyathiya \ manâ \ pitâ \ Vištâspa \ Vi
  5. štâspahyâ \ pitâ \ Aršâma \ Aršâmahyâ \ pi
  6. tâ \ Ariyâramna \ Ariyâramnahyâ \ pitâ \
  7. Cišpiš \ Cispaiš \ pitâ \ Haxâmaniš \
  8. thâtiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ avahya
  9. râdiy \ vayam \ Haxâmanišiyâ \ thahyâ
  10. mahy \ hacâ \ paruviyata \ âmâtâ
  11. \ amahy \ hacâ \ paruviyata \ hyâ \ amâ
  12. xam \ taumâ \ xšâyathiyâ \ âha \ thâ
  13. tiy \ Dârayavauš \ xšâyathiya \ VIII \ ma
  14. nâ \ taumâyâ \ tyaiy \ paruva
  15. m \ xšâyathiyâ \ âha \ adam \ na
  16. vama \ IX \ duvitâparanam \ vayam \ x
  17. šâyathiyâ \ amahy \

من داریوش شاه بزرگ شاه شاهان شاه پارس شاه کشورها پسر ویشتاسپ نوه ارشام هخامنشی
داریوش شاه گوید: پدر من ویشتاسپ پدر ویشتاسپ ارشام پدر ارشام آریارمنه پدر آریارمنه چیشپیش پدر چیش پیش هخامنش است
داریوش شاه گوید : از این روی ما خود را هخامنشی می نامیم .ما از دیر باز نژاده بودیم از دیر باز دودمان ما شاهی بود
داریوش شاه گوید : هشت تن از دودمان ما پیش از این شاه بودند و من نهمین شاه هستم.ما نه نفر از قدیم شاه هستیم

DBb

\ iyam \ Gaumâ

  1. ta \ hya \ maguš \ a
  2. durujiya \
  3. avathâ \ athaha \ adam \ Ba
  4. rdiya \ amiy \ hya \ K
  5. ûrauš \ puça \ adam \ xš
  6. âyathiya \ amiy \

این مغ گئومات او چنین می فریفت : من بردیا پسر کورش هستم.من شاه هستم

 DBc

\ iyam \ Âç

  1. ina \ adu
  2. rujiya \
  3. avathâ
  4. \ athaha \ a
  5. dam \ x
  6. šâyath
  7. iya \ am
  8. iy \ Û
  9. vjaiy \

این آسرینا اهل ایلام او فریب می داد و می گفت : من شاه ایلام هستم

 

DBd

\ iyam \ Naditabaira \

  1. adurujiya \ ava
  2. thâ \ athaha \ adam \ Nab
  3. ukudracara \ ami
  4. y \ hya \ Nabunaita
  5. hya \ puça \ adam \ x
  6. šâyathiya \ amiy \ B
  7. âbirauv \

این نیدینتوبل اهل بابل او فریب می داد و می گفت : من نبوکد نصر پسر نبونید هستم.من شاه بابل هستم

  DBe

\ iyam \ Fra

  1. vartiš \
  2. aduru
  3. jiya \ ava
  4. thâ \ athaha \ adam \
  5. Xšathrita \ amiy
  6. \ Uvaxštrahya
  7. \ taumâyâ \ adam
  8. \ xšâyathiya \ amiy
  9. \ Mâ
  10. daiy \

ااین فراورتیش اهل ماد او فریب می داد و می گفت : من خشتریته از دودمان هوخشتره هستم.من پادشاه ماد هستم

   DBf

iyam \ Martiya \ a

  • durujiya \ a
  • vathâ \ athaha \ a
  • dam \ Imaniš \ am
  • iy \ Ûvjaiy \ x
  • šâyathi
  • ya \

این مارتیای پارسی او فریب می داد و می گفت : من ایمانیش پادشاه ایلام هستم

 

 

DBg

\ iyam \ Ciça

  1. taxma \ ad
  2. urujiya
  3. \ avathâ \ a
  4. thaha \ adam \
  5. xšâyathi
  6. ya \ ami
  7. y \ Asaga
  8. rtaiy \ Uva
  9. xštrahya
  10. \ taumây
  11. â

این چیساتاخما اهل ساگارتی او فریب می داد و می گفت : من در ساگارتی پادشاه هستم و از دودمان هوخشتره هستم

 

DBh

\ iyam \ Vahya

  1. zdâta \ adu
  2. rujiya \ ava
  3. thâ \ athaha \ ada
  4. m \ Bardiya \ a
  5. miy \ hya \ K
  6. ûrauš \ puça
  7. \ adam \ xšâ
  8. yathiya \ amiy

این وهیزداتای پارسی او فریب می داد و می گفت : من بردیا پسر کورش هستم.من شاه هستم

 

DBi

\ iyam \ Arxa

  1. \ aduruj
  2. iya \ avathâ \
  3. athaha \ adam \
  4. Nabuku[d]ra
  5. cara \ amiy \
  6. hya \ Nabuna
  7. itahya \ pu
  8. ça \ adam \ xšâ
  9. yathiya \ amiy
  10. \ Bâbarauv \

این آراخای ارمنی او فریب می داد و می گفت : من نبوکدنصر پسر نبونید هستم.من شاه بابل هستم

 

DBj

\ iyam \ Frada \

  1. aduruji
  2. ya \ avathâ \ athaha
  3. \ adam \ xšâyath
  4. iya \ amiy \ Marga
  5. uv \

این فرادا اهل مرو او فریب می داد و می گفت : من در مرو شاه هستم

 

 

DBk

\ iyam \ Sku

  1. xa \ hya \ Saka

این سکونخای سکایی

قلعه فلك الافلاک یا دژ شاپور خواست

قلعه فلك الافلاك بر بلندای تپه ای باستانی و طبیعی، در مركز شهر خرم آباد واقع شده است. این اثر ارزشمند دارای هشت برج دو حیاط مستطیل شكل می‌باشد ارتفاع بلندترین دیوار تا سطح تپه 5/22متر و مساحت كلی آن 5300 متر مربع است. پلان بنا به صورت هشت ضلعی نامنظم است.   

به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
فلک الافلاک
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com
 
به روز ترین وبلاگ ایرانی**** www.Delbar72.blogfa.com

پارسه ( تخت جمشید ) Persepolis

هخامنشیان همچون نیاکان خود عادت به كوچ كردن داشتند ، و معمولاً همه سال را در یك جا به سر نمی‌بردند، بلكه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یكی از پایتخت‌های خود سر می‌كردند. در فصل سرما ، در بابل و شوش اقامت داشتند ، و در فصل گرمی ِهوا به همدان می‌رفتند كه در دامنه كوه الوند بود و هوای تازه و خنكی داشت .
این سه شهر « پایتخت » به معنی اداری و سیاسی و اقتصادی بودند، اما دو شهر دیگر هم بودند كه « پایتخت آئینیِ » هخامنشیان به شمار می‌رفتند، یكی پاسارگاد كه در آن‌جا آیین و تشریفات  تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد، و دیگری « پارسَه » كه برای پاره‌ای تشریفات دیگر به كار می‌آمد.

این دو شهر « زادگاه » و « پرورشگاه » و به اصطلاح « گهواره » پارسیان به شمار می‌رفت، و گور بزرگان و نام‌آوران آنان در آن‌جا بود و اهمیت ویژه‌ای داشتند؛ به عبارت دیگر، این‌ها مراكز مذهبی ایرانیان هخامنشی بودند، مانند اورشلیم و واتیكان، كه نظر به اهمیت آیینی خود، مركز ثقل بسیاری از حوادث بوده‌اند. البته از این دو تخت‌جمشید بیش‌تر اهمیت داشته است و به همین دلیل، اسكندر مقدونی آن را به عمد آتش زد تا گهواره و تكیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد.

نام راستین این شهر پارْسَهْ بوده است كه از نام قوم پارسی آمده است و آنها ایالت خود را هم به همان نام پارس می‌خواندند. پارسه به همین صورت در سنگ نوشته خشیارشا بر جرز درگاهای « دروازه همه ملل » نوشته شده است، و در لوحه‌های عیلامی مكشوفه از خزانه و باروی تخت‌جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر بسیار كم آگاهی داشته‌اند، به دلیل این كه پایتخت اداری نبوده است، و در جریان‌های تاریخ سیاسی، كه مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته. به علاوه، احتمال دارد كه به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به مكان‌های مذهبی رفت‌‌ وآمد كنند و در باب آن آگاهی‌هایی به دست آورند؛ همچنان  كه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی كم‌تر می‌توانستند در باب مشاهد و امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق كنند. بعضی گمان كرده‌اند كه در برخی از نوشته‌های یونانی از پارسه به صورت پارسیان «persain» و یا شهر پارسیان نام رفته است، اما این گمان مبنای استواری ندارد.

پِرسِه پُلیس ( پرسپولیس )

نام مشهور غربی تخت‌جمشید ، یعنی پِرْسِهْ پُلیْس (Perse Polis) ریشه غریبی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیْس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیْس Persep tolis لقبی است برای آِتِنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و «ویران‌كننده شهرها» معنی می دهد.این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم ق.م. در چكامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد «شهر پارسیان» به كار برده است (سُوكنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست عمدی، به صورت ساده‌‌ترش، یعنی پرسه پلیس، در كتب غربی رایج گشته و از آن‌جا به مردم امروزی رسیده است.  خود ایرانیان نام «پارسه» را چند قرن پس از برافتادنش فراموش كردند چون كتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند و در دوره ساسانی آن را «صدستون» می‌خواندند. البته مقصود از این نام، تنها كاخ صدستون نبوده است، بلكه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند. در دوره‌های بعد، در خاطر ه مردم فارس، «صدستون» به «چهل‌ستون» و «چهل‌منار» تبدیل شد. جُزَفا باربارو، از نخستین اروپاییانی كه این آثار را دیده است (سال 1474 میلادی)، آن را ِچْل‌‌مِنار (چهل‌منُار) خوانده است. پس از برافتادن هخامنشیان خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت، و خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی كیانی درهم آمیخت، و بنای شكوهمند پارسه را كار جمشید پادشاه افسانه‌ای كه ساختمان‌های پرشكوه و شگرف را به او نسبت می‌دادند دانستند و كم‌كم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند.

صفه‌ ی پارسه

تخت‌جمشید بر روی صفه‌ای بنا شده است كه كمی بیشتر از یكصد و بیست‌و پنج ‌هزار متر مربع وسعت دارد. خود صفه برفراز و متكی به صخره‌ای است كه از سمت شرق پشت به كوه‌ میترا یا مهر (= كوه رحمت) داده است و از شمال و جنوب و غرب در درون جلگه مرودشت پیش رفته و شكل آن را می‌توان یك چهار ضلعی دانست كه ابعاد آن تقریباً چنین است: 455 متر در جبهه غربی ، 300 متر در طرف شمالی ، 430 متر در سوی شرقی و 390 متر در سمت جنوبی كتیبه بزرگ داریوش بر دیوار جبهه جنوبی تخت، صریحاً گواهی می‌دهد كه در این مكان هیچ بنایی قبل از وی موجود نبوده است.

كارهای ساختمانی تخت‌جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 ق.م آغاز شد. اول از همه می‌بایست این تخت بسیار بزرگ را برای برآوردن كوشك شاهی آماده سازند: بخش بزرگی از یك دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی كه مورد نظرشان بود، تراشیدند و كوتاه و صاف كردند و گودیها را با خاك و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند، و قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های كثیرالاضلاع كوه پیكری كه بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آن‌كه این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند (این بست‌های فلزی را دزدان و سنگ‌ربایان كنده و برده‌اند؛ تنها تعداد كمی از آن‌ها را بر جای مانده‌اند). این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهكی خاكستری رنگی است كه از كوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهكی سیاهی شبیه به مرمر است كه از كانهای مجدآباد در 40 كیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند. خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است كه با آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه كوه‌ مهر (= كوه رحمت) به عمق 24 متر كندند. 

پس از چند سال، صاف كردن صخره طبیعی و پر كردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آن‌گاه شروع به برآوردن شالوده بناها كردند و در همان زمان دستگاه آب دَركُنی تخت‌جمشید را ساختند بدین معنی كه در دامنه آن بخشی از آبراه های تخت جمشیدقسمت از كوه رحمت كه مشرف بر تخت است آبراهه‌هایی كندند و یا درست كردند، و سر این آبراهه‌ها را در یك خندق بزرگ و پهن، كه در پشت دیوار شرقی تخت كنده بودند، گذاشتند تا آب باران كوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و به دَر رَوَد. بدین‌گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت‌ ناشی از سیلاب جاری از كوهستان از میان رفت، اما بعدها كه این خندق پُر شد آب باران كوهستان قسمت اعظم برج و باروی شرقی را كند و به درون  محوطه كاخ‌ها ریخت و آن‌ها را انباشت، تا این كه در هفتاد سال گذشته؛ باستان‌شناسان این خاك‌ها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن  ساختند. بر روی خود صفه، آبراهه‌های زیرزمینی كنده‌اند كه از میان حیاط و كاخ‌ها می‌گذشت و آب باران سقف‌ها از راه ناودان‌هایی كه مانند لوله بخاری و با آجر و ملاط قیر در درون دیوارهای ستبر خشتی تعبیه كرده بودند، وارد آبراهه‌های زیرزمینی می‌شد و از زیر دیوار جنوبی به دشت و خندقی در آن جا می‌رسید. هنوز قسمت‌هایی از این آبراه‌های زیرزمینی و ناودان‌های درون دیوارها را در گوشه‌و‌كنار تخت‌جمشید می‌توان یافت. هم اكنون  نیز آب باران‌های شدید زمستانی از این آبراه‌ها به در می‌رود.

نگاهی کوتاه بر بخش های مختلف پارسه

1. پلکان ورودیپلکان ورودی پارسه

در قسمت غربی صفه برای دسترسی به بالای صفه، پلکان دو طرفه عظیمی ساخته شده که شبیه دو بازو برای به آغوش گرفتن میهمانان است ، در هر طرف 110 پله ، که 63 پله از سطح دشت به یک پاگرد منتهی و از پاگرد تا روی صفه 43 پله ساخته شده است.هر پلکان 10 سانتیمتر ارتفاع،38 سانتیمتر پهنا و 690 سانتیمتر طول دارد در کناره پلکان کنگره داری ساته شده است و هر چند پله از یک قطعه سنگ بزرگ تراشیده شده است.

2.دروازه مللئروازه ی همه ی ملت ها

پس از بالا رفتن از پلکان، دروازه ملل اولین بنایی است که توجه را به خود جلب می کند. این بنا شامل تالار مربع وسیعی است که بر روی چهار ستون استوار شده است و دارای سه درگاه به طرف غرب، شرق و جنوب است. دو طرف درگاه غربی مزین به نقش دو گاو بسیار بزرگ و دو طرف درگاه غربی مزین به مجسمه دو گاو بالدار با سر انسان است. بر روی جرزهای این دروازه چهار کتیبه سه زبانه توسط خشایار شا نقش شده است که در آن خشایارشا به نیایش اهورامزدا و شرح اقدامات خود می پردازد.

3.کاخ آپادانادورنمای کاخ آپادانا

ساخت آپادانا به فرمان داریوش بزرگ آغاز و توسط خشایارشا به اتمام رسید. این کاخ مشتمل بر یک تالار مرکزی با 36 ستون و سه ایوان هر کدام با 12ستون در شمال،شرق و غرب و تعدادی اتاق در چهار گوشه و ضلع جنوبی است،ارتفاع ستون های این تالار و ایوان های آن با سر ستون بیش از 19 متر است.در جبهه شمالی و شرقی تالار آپادانا دو پلکان ساخته شده که هر پلکان با چهار ردیف پله به ایوان دسترسی پیدا می کند،بدنه این پلکانها مزین به نقوش بزرگان هخامنشی،سربازان جاویدان و نمایندگان ملل تابعه (هدیه آوران) است.

4.کاخ سه دروازه(کاخ مرکزی یا تالار شورا)

کاخ سه دروازه از نظر موقعیت در مرکز کاخهای تخت جمشید واقع شده است.این کاخ دارای یک پلکان دو طرفه در جبهه شمالی است که بر روی آن نقش بزرگان مادی و هخامنشی به صورت مجزا از هم در حال بالا رفتن از پله ها حجاری شذه است.این کاخ دارای دو ایوان با دو ستون و یک تالار با چهار ستون است که بر روی در گاههای آن نقش پادشاه هخامنشی حجاری شده و تعدادی اتاق نیز در طرفین تالار ساخته شده است.سر ستون های این تالار تنها سر ستونهایی هستند که به شکل سر انسان حجاری شده اند.

5. كاخ « ج »

در جنوب كاخ آپادانا و شرق كاخ داریوش و غرب كاخ سه دری یا تالار شورا، كاخی روی كوه ساخته شده بود كه امروزه آثار كمتری از آن مانده است.

6.کاخ تچر ( تالار آیینه )

این کاخ، کاخ اختصاصی داریوش می باشد که شامل یک تالار مرکزی با 12 ستون و یک ایوان 8ستونی،دوتالار چهار ستونی در پشت تالار مرکزی و تعدادی اتاق کوچکتر در طرفین است.بدنه در گاهها دارای نقوش برجسته با محوریت پادشاه است
(دلیل نامگذاری این تالار به آینه صیقل بودن سنگها است به گونه ای که تصاویر را منعکس می کند)

7. كاخ «ه»

پلكان نقش دار دو سویه، ورودی كاخ « ه » است. امروزه این پلكان تخریب شده است. نقش های پلكان شامل دو گروه 16 نفره نیزه دار پارسی است كه در دو سوی كتیبه ای به زبان فارسی باستان ایستاده اند و پشت سر هر گروه، همان كتیبه تكرار شده است.

8. جان پناه شاخدار

9.کاخ هدیش

کاخ هدیش کاخ اختصاصی خشایار شا است که ابعاد آن از کاخ داریوش بزرگتر می باشد و شامل یک تالار مرکزی با 36ستون،یک ایوان 12 ستونه،دو تالار 4 ستونی و تعدادی اتاق در طرفین است.بر روی درگاههای این کاخ نیز نقش پادشاه حجاری شده است.از ویژگی های این کاخ وجود نقش برجسته درون طاقچه ها است که با سایر بناها تفاوت دارد.

10. کاخ اختصاصی یا كاخ « د »

در شرق كاخ خشایارشاه، محوطه روبازی وجود دارد كه اندازه ی آن 45×40 متر و سطح آن 5/2 متر پایین تر از كاخ خشایارشاه است. در این محوطه، اتاق های باریكی وجود داشت. از این كاخ امروزه چیزی باقی نمانده است.

11.مجموعه بناهای اندرونی

این مجموعه که در ارتباط با کاخ هدیش بوده توسط خشایارشا ساخته شده و شامل مجموعه ای از اتاقها و تالارها با ابعاد متفاوت می باشد که به وسیله راهروهایی از هم جدا می شوند. تالار اصلی و بخش از مجموعه توسط هرتسفلد بازسازی شده و هم اکنون بخش اداری و موزه تخت جمشید در آن قرار دارد.

12.خزانهخزانه ی پارسه

یکی دیگر از مهم ترین بخشهای مجموعه تخت جمشید خزانه می باشد که از نظر ساختاری متفاوت با سایر بناهای مجموعه است. خزانه شامل دو تالار بزرگ 100 ستونی و 99 ستونی، یک تالار 20ستونی و تعدادی تالار و اتاقهای کوچکتر است که پیرامون تمامی آنها را یک حصار مستحکم در بر گرفته.تنها یک راه دسترسی برای رسیدن به داخل در حصار ایجاد شده که این موضوع نشانگر ارزش و ضرورت حفظ اموال داخل تالارها و اتاقها بوده است.

13.کاخ صد ستون(تالار تخت)کاخ صد ستون

تالار تخت را می توان دومین بنای با اهمیت مجموعه تخت جمشید بعد از تالار آپادانا دانست که شامل یک نالار مرکزی با100 ستون سنگی،یک ایوان 16 ستونه،4 درگاه اصلی و چهار درگاه  فرعی و دالانهای طویل در سه طرف کاخ است.بر روی دو طرف درگاههای شمالی و جنوبی نقش پادشاه نشسته بر تخت بر روی دست نمایندگان ملل تابعه حجاری گشته و بر روی بدنه در گاههای شرقی و غربی نقش پادشاه در حال نبرد با حیوانات افسانه ای دیده می شود.تالار مرکزی این کاخ وسیع ترین تالار تخت جمشید است و از نظر اهمیت بعد از تالار آپادانا دومین کاخ مجموعه است.در انتهای حیاط این کاخ دروازه ای نا تمام مشابه دروازه ملل وجود دارد که وضعیت آمن می تواند روند ساخت بناهای مجموعه را نشان دهد.

14. جایگاه سپاهیان

در شرق تخت جمشید، حدفاصل بین كوه  و بناهای اصلی، در شرق كاخ صد ستون، ساختمان هایی مشتمل بر تعدادی تالار و ایوان با جرزهای خشتی مكعبی وجود دارد كه با توجه به اشیایی كه در آن كشف شده، به احتمال زیاد قراول خانه و محل استقرار پاسداران و نگهبانان مخصوص كاخ ها بود. به نظر می رسد كه قراول خانه جایگاه نگه داری و توقف ارابه ها و اسب های سلطنتی و نُجبا بود و خیابانی كه به عرض متوسط 9 متر در تمام طول شرقی تخت جمشید و دامنه كوه كشید شده، محل عبور این گردونه ها بود.

15.دروازه ی ناتمام

این دروازه كه كار ساختمانی آن شروع شد اما به پایان نرسید، در انتهای خیابان سپاهیان و در شمال حیاط صد ستون قرار دارد. از آنجا كه كارهای ساختمانی و حجاری این بخش ناتمام ماند به كاخ ناتمام یا دروازه ی ناتمام مشهور شده است. این ساختمان مشتمل بر یك تالار چهار ستونی و دو اتاق برای نگاهبانان است. آثار باقی مانده در این بخش چگونگی كار ساختمانی در مجموعه ی عظیم تخت جمشید را روشن می سازد. ابتدا تخته سنگ ها به دو شكل  استوانه و مكعب به داخل محوطه حمل می شد، سپس سنگ ها به كمك داربست های چوبی عظیم و قرقره و طناب بالا كشیده می شد و در جای خود نصب می گردید و در مرحله ی بعد كار تراش اصلی از قسمت بالای سنگ شروع می شد و در پایین خاتمه می یافت.
چهره و سم گاو كه به صورت نیمه كاره در جرز ( دیوار اطاق و ایوان ، پایه ی ساختمان كه از سنگ و آجر سازند)
دروازه ناتمام رها شده است، نشان می دهد كه هنگام حمله ی اسكندر به تخت جمشید، هنوز كارگران در این قسمت مشغول كار بودند.
در شمال دروازه ناتمام و بخشی كه به دیوان سرا شهرت داشت، سی هزار لوح گلی به خط ایلامی مشتمل بر پرداخت های دولتی به كارگران و خدمتگزاران و مأموران دیگر به دست آمده است. در این لوح ها كه در نوع خود بی نظیرند، مدت كار، مبلغ دستمزد، چگونگی پرداخت و در چند مورد حتی پرداخت مساعده به كارگران نیز قید شده است.

16. آرامگاههانمای بیرونی یکی از آرامگاه های پارسه بر فراز کوه میترا

در دامنه کوه میترا یا مهر 2 آرامگاه در دل کوه حجاری شده که همه ی بخش های آنها همگون هستند ، پادشاه را کمان در دست ایستاده بر سکویی سه پله ای نشان می دهد که در مقابل او آتشدان و قرص خورشید در حالی که نقش گوی بالدار ( فروهر ) در قسمت بالای تصویر حجاری شده دیده می شود.این صحنه بر روی تختی نشان داده شده که بر دست نمایندگان ملل تابعه امپراطوری حمل می شود.پایین ین نقش نمای کاخهای هخامنشی با چهار ستون دیده می شود که در وسط آن درب آرامگاه می باشد این دو آرامگاه منسوب به اردشیر دوم و سوم است.در آرامگاه منسوب به اردشیر دوم 6 قبر و آرامگاه  منسوب به اردشیر سوم دو قبر در سنگ حجاری شده. در قسمت جنوبی مجموعه تخت جمشید آرامگاه درون یکی از آرامگاه هانا تمامی دیده می شود که به داریوش سوم نسبت داده شده است، از سایر آثار مجموعه تخت جمشید می توان به چاه سنگی ، باروی تخت جمشید ، محل نگهبان ، خیابان سپاهیان کاخ ج ،کاخ اچ و محل کشف لوح های گلی اسناد تخت جمشید اشاره کرد.

17. خیابان سپاهیان

این خیابان كه 92 متر طول و نزدیك 10 متر عرض دارد، دروازه ی ملل را به دروازه ی ناتمام و ایوان شمالی كاخ صد ستون مرتبط می سازد. در دو طرف این خیابان فرورفتگی های طاقچه مانند به تعداد زیاد و به صورت چند لبه، به فاصله 7 متر از هم وجود داشت كه اكنون به صورت پی با كاهگل پوشانده شده اند. احتمالاً این فرورفتگی ها جایگاه سربازان و افسران، هنگام تشریفات بود. دیوار سمت راست دیوار اتاق هایی است كه حیاط آپادانا را از خیابان سپاهیان جدا می كند. این اتاق ها احتمالاً محل استقرار نگهبانان كاخ بود. دیوار سمت چپ، دیوار اتاق هایی است كه محل استقرار حُجاران و بخشی از كارگاه حجاری بود. در انتهای خیابان ، قطعات ستون هایی كه برای دروازه ناتمام در حال حمل بود، مشاهده می شود.

18. کارگاه

19. چاه سنگی

روبه روی شمال شرقی خزانه، در ارتفاع 22 متر از سطح آن، چاهی به صورت مربع كه هر ضلع آن 70/4 متر است با ژرفای 26 متر قرار دارد. این چاه را در زمان ساخت تخت جمشید حفر كردند. اطراف چاه، راه آب باریكی كنده شده تا آب باران كوه را به آن هدایت كند. تردیدی نیست كه پس از پر شدن چاه و لبریز شدن آن، آب اضافی به خندقی منتقل می شد. با توجه به این كه این چاه راهی به خارج ندارد و منفذی هم در ته یا بدنه آن موجود نیست، مسلم است كه برای نگه داری آب آشامیدنی تخت جمشید به كار می رفت. حفر این چاه از شاهكارهای دوره ی هخامنشی است.


آثار بیرون از صفه تخت جمشید

آثار بیرون از صفه ی تخت جمشید شامل یك تخته سنگ حوض مانند به ابعاد 68/5 متر در 85/4 متر به صورت تقریباً چهارگوش و ژرفای 15/2 متر و آثار باقی مانده از یك كاخ دیگر است. از آنجا كه قسمت درونی این سنگ به صورت شیب دار تراشیده شده، دیدگاه های گوناگونی در مورد آن ابراز شده است. احتمال بیشتر بر آن است كه این تخته سنگ بزرگ برای ساخت سر در به محل آورده شده باشد.

بازسازی دروازه ی ملت ها

نگارش : بهزاد فرهانیه    در پایگاه پژوهشی آریابوم