حساسيت يونسکو به مرمت‌هاي آرامگاه کوروش


مرمت آرامگاه کوروش

خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ درحالي موضوع حفاظت و مرمت محوطه باستاني پاسارگاد، به عنوان پنجمين محوطه فرهنگي تاريخي ايران در فهرست ميراث جهاني يونسکو مورد بحث رسانه‌ها و انجمن‌هاي تاريخي قرار گرفته که از يک سو مديران اين مجموعه اخبار منتشره را شايعه‌اي بيش ندانستند و از سوي ديگر انجمن‌هاي تاريخي شيراز مدعي هستند که سال‌هاست با نحوه حفاظت و مرمت آرامگاه کوروش مخالفت شده اما هيچ گوش شنوايي نيست. گفته مي‌شود که اين عوامل دست به دست هم دادند تا سازمان يونسکو بار ديگر هياتي از کارشناسان را براي بازديد از عملکرد سازمان ميراث فرهنگي روانه پاسارگاد کند.
«سامان خسرواني»، مدير بنياد پاسارگاد در اين‌باره بهCHN گفت: «انجمن‌هاي تاريخي سال‌هاست که با نحوه حفاظت و مرمت پاسارگاد مخالفت کرده‌اند چراکه به جاي استفاده از مرمت‌گران ماهر، از افراد بومي در مرمت آرامگاه کوروش استفاده مي‌شود که آموزش‌هاي لازم را نديده‌اند».
وي افزود: «مرمت پاسارگاد به دليل بازتاب‌هاي جهاني بسيار عجولانه و در مدت زمان کوتاهي انجام شد. به طوري که برنامه زماني مرمت بيشتر از 6 ماه طول نکشيد و با اينکه اين موضوع اعتراض‌هاي انجمن‌هاي تاريخي را به دنبال داشت اما متوليان ميراث فرهنگي حتي به وعده نشستي که قرار بود با موسسات و انجمن‌هاي تاريخي داشته‌باشند عمل نکردند».
خسرواني با تاکيد اين موضوع که طبق قانون و اصول مرمت بايد مرمت‌هاي ادواري مشخص باشد و بيننده با مشاهده آن پي به مرمت‌هاي انجام شده ببرد ادامه داد: «هم‌اکنون در مرمت آرامگاه کوروش از مصالحي استفاده شده که در برابر آب و هوا و بارندگي‌ها مقاومت ندارد و مواد مرمتي، همجنس با سنگ‌هاي آرامگاه نيست. همين امر باعث شده که آرامگاه از جلوه مناسبي برخوردار نباشد.»
اين‌ در حالي‌است که پيش از اين بنياد پژوهشي پارسه و پاسارگاد اعلام کرده بود که زمستان سال گذشته (1389) علي‌رغم بارندگي‌هاي شديد که با بارش برف هم همراه بوده، آب از بخش‌هاي مرمت شده آرامگاه کوروش نفوذ نکرد و داخل اين آرمگاه خشک باقي‌ماند.
خسرواني درباره حساسيت يونسکو به نحوه مرمت پاسارگاد گفت: «البته ما در جريان متن نامه يونسکو به سازمان ميراث فرهنگي نيستيم اما مي‌دانيم که سازمان يونسکو حساسيت ويژه اي نسبت به مرمت پاسارگاد دارد به‌طوري که گفته مي‌شود هياتي قرار است براي بازرسي به ايران بيايند و از عملکرد ميراث فرهنگي بازديد کند؛ چراکه وضعيت آن بسيار نگران کننده است».
اين درحالي است که مديران مجموعه پاسارگاد با بيان اين که چنين نامه‌اي به دست آنها نرسيده اعلام کردند که مرمت‌هاي صورت گرفته تحت نظر يونسکو بوده‌است.
گفته مي‌شود که هم اکنون تفاهم نامه‌اي با دانشگاه بولونيا ايتاليا بسته شده و مرمت‌هاي انجام شده در آرامگاه کوروش تحت آزمايش قرار دارد و تاکنون نيز مورد خاصي ديده نشده‌است
گفته مي‌شود تمام مرمت‌هاي پارسه و پاسارگاد داراي طرح مرمتي است که کارشناسان زبده ميراث فرهنگي آن را به تصويب رسانده‌اند. همچنين گزارش‌هاي ادواري که به گفته مديران اين مجموعه به يونسکو داده شده حاکي از آن است که اخبار مندرج بر مرمت غيراصول آرامگاه کوروش نادرست بوده و از آنجايي که بسياري از افراد با اصول مرمت و منشورهاي بين المللي آشنايي ندارند چنين شايعه‌هايي را منتشر مي‌کنند.

گفتگو با علی معلم درباره فیلم كوروش بزرگ

کوروش همواره برای ایرانیان شخصیت مقدسی بوده و هست. خوب می‌دانستم در شرایط فعلی و با امکاناتی که وجود دارد هرگز نمی‌توان فیلمی در حد و اندازه‌های بزرگترین پادشاه ایران ساخت. نهایتا یک فیلم ۲-۳ میلیاردی و با سقف سینمای ایران. اما گویا این بار قضیه فرق می‌کرد. بحث ساخت فیلمی بین المللی، با بازیگران مطرح جهان و بودجه‌ای حدود ۷۰ میلیون دلار بود. به همین مناسبت با علی معلم تهیه کننده این فیلم در باره فیلم کوروش کبیر گفتگوی مفصلی انجام دادیم.


موافقید از فیلم کوروش شروع کنیم؟

زیاد راجع به اون نمی‌تونم صحبت کنم.


چرا؟


چون هنوز در مرحله‌ای نیست که بشه درباره‌اش صحبت کرد. کار نکرده است.


مجوز این فیلم رو دریافت کردین؟‌

مجوز زیاد مفهومی نداره. ما کارمون رو باید اول انجام بدیم. زیاد با مجوز کاری نداریم.


قطعی هست ساخت این فیلم و تلاشی براش انجام دادین؟


بله، کتاب اول فیلمنامه نوشته شده.


نوشته چه کسی هست؟


آقای جعفری جوزانی.


اسم فیلم چیه؟


کوروش کبیر.


در تاریخ چیزی به نام کوروش "کبیر" وجود نداره. كبیر یک کلمه عربیه. در اسناد رسمی کوروش بزرگ ثبت شده.


ما جناسش رو گذاشتیم.


خب اسم عربی روی اسطوره ایران گذاشتن، زیاد کار جالبی نیست. چون در منابعی مثل ویکی‌پدیا هم مشاهده کنید نوشته شده کوروش بزرگ.


ببینید بزرگ رو من خودم دوست ندارم. به نظرم همون کبیر باشه بهتره. زبان ما جنگ با زبان عربی نداره. این دوستانی که خیلی متعصب هستند باید بدونن فردوسی هم عربی داره. ما جنگی با زبان عربی نداریم. همونطور که جنگی با زبان‌های دیگر هم نداریم. زبان برای ارتباط برقرار کردنه. اگر هر زبانی رو برای برقراری ارتباط استفاده کنید و موضوع قابل فهم بشه کفایت می‌کنه. فیلم باید در قواره کوروش باشه نه فقط اسمش، ولی به نظر من کوروش کبیر اسم قشنگ‌تریه تا کوروش بزرگ. من هم شنیدم که گفتند چرا بزرگ نباشه و اینجور مسائل. این سلیقه ماست دیگه.


فیلمی در حد و اندازه‌های کوروش قراره ساخته بشه؟ یعنی طوری که بتونه حق مطلب رو ادا کنه.


نمی‌دونیم الان. به قول معروف هر کسی باید رخت خودش رو پنبه کنه. نمی‌دونیم حالا اندازه کوروش می‌شه یا نه. ما قصدمون اینه که کار خوبی ساخته بشه.


بودجه ۷۰ میلیاردی صحت داره؟ دقیق‌ترش ۷۰ میلیون دلار.


تخمین ما برای یک فیلم بین‌المللی همینقدره.


اونوقت این فیلم درآمدش از کجا برمی‌گرده؟‌ فیلم در ایران بیش از ۳-۴ میلیارد نمی‌فروشه.


به عنوان یک پروژه بین المللی عرض کردم. پروژه ایرانی نه. پروژه ایرانی که فیلم بالای ۲-۳ میلیارد هم برنمی‌گرده. این پروژه‌ایه که دو تا سطح معنا می‌شه. یک سطح اینه که فقط پروژه ملی ساخته بشه، ولی برای پروژه بین‌المللی قیمت زیادی نیست. این فیلم رو اگر هالیوود بخواد بسازه میشه ۳۰۰ میلیون دلار. ولی اگر ما قرار باشه بسازیم می‌شه حدود ۶۰-۷۰ میلیون دلار.


یعنی به زبان انگلیسی قراره ساخته بشه؟


طبیعتا باید ورژن انگلیسی باشه.


ماجرای حضور راسل کرو چقدر صحت داره؟


علاقه ماست ولی هنوز صحت نداره.


واقعا قصد دارین برید دنبالش؟‌یعنی از این سطح بازیگران برای نقش کوروش استفاده می‌کنید؟


فیلم اگر می‌خواد تبدیل به یک پروژه بین‌المللی بشه باید بازیگر دارای عنوان داشته باشه. یعنی در بازار جهانی باید فروش بره. اگر می‌خواد در بازار جهانی عرضه بشه باید بازیگر بین‌المللی شناخته شده باشه. نه فقط بازیگر خوب! بعضی‌ها میگن مگه ما بازیگر خوب نداریم در ایران؟ چرا بازیگر خوب داریم، ولی بازیگری در اشل بین‌المللی نداریم. نه فقط ما نداریم، فرانسوی‌هاش هم ندارن. بنابراین اگر قراره فیلم در بازار جهانی عرضه بشه باید حتما حداقل یکی دو اسم شناخته شده جهانی مثل راسل کرو یا مثل برد پیت یا دیگر هنرپیشه‌هایی از این قبیل حضور داشته باشن. افرادی که وقتی اسمشون روی فیلم هست شما می‌ری اون فیلم رو می‌بینی. حالا دیگه مهم نیست این فیلم درباره اسکندره، درباره کوروشه، درباره مردانه ایکسه یا ...


کارگردانش هم آقای جوزانی خواهد بود؟


قرار هست اینطور باشه.


بجز اون چند مهره بین‌المللی که فرمودید بقیه بازیگران ایرانی هستند؟


طبیعتا. اگر قرار باشه در ایران ساخته بشه هنرپیشه‌های ایرانی خواهند بود.


چقدر شرایط برای ساخت این فیلم مهیاست؟ در ایران قراره ساخته بشه یا خارج از ایران؟


نمی‌دونم؛ من زیاد به شرایط کاری ندارم. فکر می‌کنم ضرورت تاریخی ما الان ساخت این فیلم هست. شرایط به ما خواهد گفت این فیلم ساخته میشه یا نه. ما قصدش رو کردیم. ما قصدش رو به زبان آوردیم و داریم کارهاش رو انجام می‌دیم. طبیعتا این فیلم چه بخواد ملی ساخته بشه و چه بین المللی سرمایه زیادی می‌خواد. باید این کمک به وجود بیاد. من که نمی‌تونم بودجه این فیلم رو شخصا تامین کنم. برج‌ساز نیستم، جزو آقازاده‌ها هم نیستم بنابراین به طور طبیعی باید سرمایه گذار برای این فیلم پیدا بشه. وقتی این شرایط احراز بشه فیلم ساخته خواهد شد. ولی ضرورت و نیازش وجود داره.


یعنی اگر بخش خصوصی سرمایه‌اش رو تامین کنه زیاد کاری به حمایت یا عدم حمایت دولتی ندارید؟


من زیاد دنبال حمایت دولتی نیستم برای این فیلم. فیلم باید ملی ساخته بشه. البته به نظر من دولت موظف هست که از چنین پروژه‌ای حمایت کنه. ولی اینکه حمایتش منجر به پول دادن می‌شه یا نه رو من نمی‌دونم. من دولت نیستم. یکی دو نفر صحبت‌هایی کردن در جاهایی، ولی این چیزها نمی‌تونه بنیان یک فیلم رو بسازه. امیدوار هستیم که کسی سنگ نندازه. کمک کردن دیگه جای خودش رو داره.


هیچ پیش زمینه‌ای در ذهنتون هست که فیلم کجا و چجوری ساخته بشه؟ ‌برنامه ریزی خاصی کردین یا فعلا فقط در حد نوشته است؟


نه در مرحله تحقیقاتیم. اول تحقیقاتش باید انجام بشه. طبیعتا به وجود آوردن زمان باستان کار دشواریه. ولی خب با تحقیقاتی که کردیم با تکنولوژی‌های جدید و سی‌جی‌آی امکان بروزش هست. ولی اینکه ما تکنولوژیش رو داریم یا نه، مطمئنا یه بخش‌هایی رو نداریم ولی قابلیت بدست آوردنش رو داریم. یعنی می‌شه بخش‌هایی از فیلم در بهترین کمپانی‌های بین المللی ساخته بشه. به خصوص قسمت‌های مربوط به اسپشیال افکت. بنابراین، مهم اینه که درام فیلم دربیاد، شخصیت بیرون بیاد، بعد بقیه چیزها رو باید با متخصصین حرفه‌ایش حرف بزنیم. خوشبختانه آدم هست، آدم ایرانی هم هست در دنیا که بتونه این کارها رو انجام بده. ولی همه این‌ها منوط به اینه که پروژه به مرحله اولش برسه بعد راجع به این‌ها فکر کنیم، که کجا فیلمبرداری و ساخته بشه.


هدفتون اینه که حتما ساخته بشه؟


امیدواریم. بشر همیشه امیدواره.


این فیلم اولین فیلم بین‌المللی ایرانیه؟ در این سطح.


اگر ساخته بشه بله. چون هنوز محقق نشده ما نمی‌تونیم چیزی بگیم ولی امیدوارم اینطور باشه.


آقای حمید‌نژاد گفتند قبل از شما یک فیلمنامه درباره کوروش نوشتند، به بانک فیلمنامه هم دادند و با حمایت فارابی می‌خواهند بسازند. گفتند اگر شما این رو می‌دونستین نیاز نبود برین دنبال ساخت این فیلم.


این رو یک‌بار پاسخ دادم، دیگه جوابی بهش ندارم. هر کسی می‌تونه یک فیلم بسازه. مثلا رضا خان شخصیتش متعلق به منه؟ اگر من طرحش رو بنویسم شما دیگه کاری نداری؟ صدها کتاب در مورد کوروش هست. ما خودمون ۷۰ کتاب در این زمینه پیدا کردیم. اگر کسی بخواد باز‌ هم بنویسه هنوز جا داره. سینما هم همینه. می‌تونه صدها فیلم راجع به یک شخصیت ساخته بشه. راجع به زاپاتا ۷-۸ تا فیلم ساخته شده. اصلا چنین بحثی مطرح نیست. ایشون گفتند ما هم داریم می‌سازم، من هم امیدوارم خدا بهشون کمک کنه فیلم خوبی دربیاد.


البته ایشون می‌خوان در سطح ایران بسازن.


هر جور بسازن. بین‌المللی هم بسازن چه بهتر. خدا کنه در سینمای ایران دو تا دو تا از این فیلم‌ها ساخته شه (با خنده). مثلا راجع به حجربن عدی نسازن.


با شناختی که از شما هست هر جا که احساس خلا کنید وارد می‌شید. در جامعه فعلی ایران و جهان چه خلا خاصی رو احساس کردین که تصمیم گرفتید برای ساخت این فیلم سرمایه‌گذاری کنید؟


خلا شناخت فرهنگ ایران در ابعاد کلی و اشل فکری که در تمدن ایرانی هست برای ایجاد حکومت. حالا این هم به مسائل سیاسی روز ربط داره، هم به شناخت نسل جدید خود ما. من وقتی فیلم اسکندر رو در سینما دیدم، دیدم یک صحنه از این فیلم که نقشه جهان رو نشون می‌ده ری‌اکشن در اعراب به وجود آورد. نقشه ایران بزرگتر از همه جاست و اصلا چیزی از کشورهای باقی مونده وجود نداره. نه بخاطر جهان‌گشایی، کوروش یک تمدن‌ساز بوده. جهان‌گشا نبوده. بعضی شخصیت‌ها مثل ناپلئون، هیتلر، آتیلا، چنگیز و… این‌ها جهان‌گشا بودن. می‌رفتن یه جاهایی رو می‌گرفتند. فرق می‌کردن با ما. کشور ما یک کشور تمدن‌ساز بوده. یعنی با تمدن جذب می‌کردن کشورهایی دیگه رو. نه به مفهوم اینکه تمدن به اون‌ها حمله می‌برده.من فکر می‌کنم نسل جدیدمون، بچه‌های خود ما از امتیازاتی که در این شخصیت تاریخی وجود داره بی‌خبرند. اگر هم چیزهایی می‌شنون به شکل حیدری نعمتی می‌شنوند. یک سری ملی گراها همه زندگیشون رو گذاشتن که بگن ما هر چی داریم از هخامنشیه، یک سری هم میگن اون‌ها اصلا وجود نداشتند! مثل همین آقای علی مطهری. می‌گه کوروش اصلا به چه دردی می‌خوره. نمی‌دونم ایشون کجائیه، ولی من که ایرانی هستم فکر می‌کنم که کوروش باعث افتخار تمدن ماست. این نکته ربطی به نظام شاهنشاهی و این‌ها نداره. نظام شاهنشاهی که آقایون ازش حرف می‌زنن منظورشون نظام شاهنشاهی پهلوی و قاجاریه است. هنوز خیابان کریم خان زند که هست. ایشون هم شاه بوده. بنابراین بین شاهان فرق هست. همونطوری که بین ریاست جمهوری‌هام فرق هست. بنابراین این حرف مبتذلی که بعضی‌ها می‌زنند که صحبت از کوروش در ستایش شاهنشاهیست همونقدر ابلهانه‌است که کسانی که می‌گن ما تاریخمون فقط در کوروشه. ما الان هم ملت تمدن سازی هستیم. همین حالا جمهوری اسلامی یک قطب تمدن دنیاست. تعارف هم نداریم. چه دل بعضی بخواد چه نخواد چه بعضی سعی کنن این قطب رو خراب کنن چه نکنن، جمهوری اسلامی هم یک قطب تمدنیه. نه شیفتگی ملی‌گرایانه ما نسبت به این شخصیت داریم، نه ابراز برائت از یک شخصیت بزرگ تاریخی که در کتب مقدس هم ازش یک شخصیت کاریزماتیک حتی پیامبرگونه ساخته شده. بنا به گفته آقایونی که در قرآن تحقیق می‌کنن به طور مشخص ذوالقرنین اشاره به کوروش هست. نه بر خلاف چیزی که بعضی‌ها می‌گن اسکندر. چون اسکندر ربطی به این چیزها نداره. من فکر می‌کنم این خلا وجود داره. این خلا هم داخل ایران هست، هم در خارج. مثلا در آمریکا سیصد هزار تا اسم سایروس (تلفط لاتین کوروش) داریم. پس این شخصیت دامنه داره. اونوقت کی ازش صحبت کرده؟ آمریکایی‌ها هیچوقت در مورد کوروش کار نکردن. چرا کار نکردن؟ آمریکایی‌ها نسبت به افسانه مولان هم ری‌اکشن نشون دادن. یعنی چینی‌ها رو هم فیلم کردن. چرا اون‌ها راجع به ما نمی‌سازن؟ برای اینکه دوست ندارن مطرح بشه. دوست ندارن تمدن ایرانی به عنوان یک سابقه تاریخی مطرح بشه چون اونوقت حرکت‌های سیاسی اون‌ها بی‌معنی می‌شه. وقتی شما می‌خوای به یک کشوری حمله کنی، وقتی تحریمش می‌کنی، وقتی فشار بهش میاری، خب باید اون کشور رو محقرش کنی دیگه. ولی ایران محقر نیست. منتهی وظیفه سازمان‌های دولتی ما بوده که تا الان این کار رو بکنن. من نمی‌دونم چرا این کار رو نکردن و چرا دلشون نمی‌خواد این کار رو بکنن.


منبع:اوج نیوز

یاد روز کوروش بزرگ

فهرست بزرگترین امپراطوری های جهان

رتبه نام امپراتوری سال وسعت
۱ هخامنشیان ۴۸۰ پیش از میلاد ۸٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲ دودمان هان ۱۰۰ پیش از میلاد ۶٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳ امپراتوری روم ۱۱۷ بعد از میلاد ۶٬۴ میلیون کیلومتر مربع
۴ امپراتوری اسکندر ۳۲۳ پیش از میلاد ۵٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۵ سلسله مائوریا (هند) ۲۵۰ پیش از میلاد ۵٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۶ دودمان جین (چین) ۱۰ بعد از میلاد ۴٬۷ میلیون کیلومتر مربع
۷ دودمان هیونگ ۱۷۶ پیش از میلاد ۴٬۱ میلیون کیلومتر مربع
۸ دودمان هونیک ۴۴۱ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۹ شاهنشاهی هیاطله ۴۹۰ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۱۰ خاقانات روران ۴۰۵ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۱۱ سلوکیان ۳۰۱ پیش از میلاد ۳٬۹ میلیون کیلومتر مربع
۱۲ شاهنشاهی کوشان ۲۰۰ بعد از میلاد ۳٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۳ ساسانیان ۴۵۰ بعد از میلاد ۳٬۶ میلیون کیلومتر مربع
۱۴ شاهنشاهی گبتا ۴۰۰ بعد از میلاد ۳٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۱۵ دودمان جین غربی (چین) ۳۰۰ بعد از میلاد ۳٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۱۶ امپراتوری ماد ۵۸۵ پیش از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۷ اشکانیان سال ۱ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۸ دودمان کین (چین) ۲۰۶ پیش از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۹ امپراتوری بیزانس (روم شرقی) ۴۵۰ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۰ دودمان جین شرقی (چین) ۳۴۷ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۱ دودمان لیو سونگ (چین) ۴۲۰ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۲ شاهنشاهی یاوانا (هند) ۱۵۰ پیش از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۳ شاهنشاهی باختری (بلخ) ۱۸۴ پیش از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۴ سلسله ژو جدید (چین) ۳۲۹ بعد از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۵ سلسله وی شمالی (چین) ۴۵۰ بعد از میلاد ۲٬۲ میلیون کیلومتر مربع
۲۶ سلسله وی (چین) ۲۶۳ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۷ سلسله کین (چین) ۳۷۶ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۸ امپراتوری روم غربی ۳۹۵ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۹ سلسله ژو قدیم (چین) ۳۱۶ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۳۰ شاهنشاهی ساتاواهانا (هند) ۹۰ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۳۱ شاهنشاهی هندی-پارتی (هند) ۵۰ بعد از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۲ سلسله وو (چین) ۲۲۱ بعد از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۳ شاهنشاهی هندی-سکایی (هند) ۱۰۰ پیش از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۴ دودمان ناندا (هند) ۳۵۰ پیش از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۵ امپراتوری آشور ۶۷۰ پیش از میلاد ۱٬۴ میلیون کیلومتر مربع
۳۶ دودمان شانگ (چین) ۱۱۲۲ پیش از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۷ ژو غربی (چین) ۱۱۲۲ پیش از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۸ شاهنشاهی آکسوم (اتیوپی) ۳۵۰ بعد از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۹ دودمان شونگا (هند) ۱۵۰ پیش از میلاد ۱۰۲ میلیون کیلومتر مربع
۴۰ شاهنشاهی کوشی (حبشی) ۷۰۰ پیش از میلاد ۱٬۲ میلیون کیلومتر مربع

بمناسبت یادروز کوروش بزرگ

نسل بشریکدیگر را سلاخی میکنند,

بردگان بیگاری می کشند,

حاکمان ظالم بر دنیا حکومت می کنند,

قلم تقدیر می خواهد نام روشنی را در صفحه ی تیره ی روزگار بنویسد,

الهه ی روشنایی می خواهد شهریار روشنایی را حکمران زمین قرار دهد,

پادشاهی خواب می بیند پادشاهی دیگر متولد خواهد شد.

پیشگویان گفته اند انسانی خواهد آمد:نیک سرشت,قدرتمند,بی پروا...

انسانی خواهد آمد رنج کشیده که رنج بشر را از بین خواهد برد,افسانه ای واقعی به بلندای تاریخ هستی شروع میشود...

و:

و اینجا اکباتان (پایتخت کشور ماد) و امشب شب شروع یک ماجرا.پادشاه ماد,آستیاگ خواب می بیند که از دخترش ماندانا آنقدر آب رفت که اکباتان و کشور ماد و تمام سرزمین آسیا را غرق کرد. آستیاگ تعبیر خواب خویش را از مغ ها پرسید. آنها گفتند از ماندانا فرزندی پدید خواهد آمد که بر ماد غلبه خواهد کرد. این موضوع سبب شد که تصمیم بگیرد دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زیرا ‌‌ترسید که دامادش مدعی خطرناکی برای تخت و تاج او بشود. بنابراین دختر خود را به کمبوجیه اول (که یک نجیب زاده ی پارسی بود و او را آرام و بی خطر میدید) به زناشویی داد. آستیاگ

ماندانا پس از ازدواج با کمبوجیه باردار شد و شاه این بار خواب دید که از شکم دخترش تاکی رویید که شاخ و برگ های آن تمام آسیا را پوشانید. پادشاه ماد، این بار هم از مغ‌ها تعبیر خوابش را خواست و آنها گفتند، تعبیر خوابش آن است که از دخترش ماندانا فرزندی به وجود خواهد آمد که بر آسیا چیره خواهد شد. آستیاگ به مراتب بیش از خواب اولش به هراس افتاد و از این رو دخترش را به حضور طلبید. پادشاه ماد بر اساس خوابهایی که دیده بود از فرزند دخترش سخت وحشت داشت، پس فرزند دخترش را که پسر بود به یکی از بستگانش هارپاگ، که در ضمن وزیر و سپهسالار او نیز بود، سپرد و دستور داد که طفل را نابود کند.

هارپاگ طفل را به خانه آورد و ماجرا را با همسرش در میان گذاشت. در پاسخ به پرسش همسرش راجع به سرنوشت کوروش، هارپاک پاسخ داد وی دست به چنین جنایتی نخواهد آلود, چون که مهر کودک در دل هارپاگ نشسته بود و همچنین ممکن بود که ماندانا بعد از پدر بر تخت نشیند و از هارپاگ انتقام سختی بگیرد. پس کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به‌ نام میتراداد (مهرداد) داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمه حیوانات وحشی گردد.

چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سپاکو(به معنای سگ ماده)از موضوع با خبر شد, با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. مهرداد شهامت این کار را نداشت ولی در پایان نظر همسرش را پذیرفت. پس جسد مرده فرزندش را به ماموران هارپاگ داد و خود سرپرستی طفل را به گردن گرفت.همسر چوپان به خاطر زیبایی طفل نام او را "کوروش(ع)" نامید.("کور" همان "خور" به معنای خورشید است و "وش" یعنی مانند.نام مبارک کوروش(ع) یعنی:مانند آفتاب)

روزی کوروش که به پسر چوپان معروف بود با گروهی از فرزندان امیرزادگان بازی می‌‌کرد. آنها قرار گذاشتند یک نفر را از میان خود به نام شاه تعیین کنند و کوروش را برای این کار برگزیدند. کوروش همبازی های خود را به دسته‌های مختلف بخش کرد و برای هر یک وظیفه‌ای تعیین نمود و دستور داد پسر آرتم بارس را که از شاهزادگان و سالاران درجه اول پادشاه بود و از وی فرمانبرداری نکرده بود تنبیه کنند. پس از پایان ماجرای فرزند آرتم بارس به پدر شکایت برد که پسر یک چوپان دستور داده است وی را تنبیه کنند. پدرش او را نزد آستیاگ برد و دادخواهی کرد که فرزند یک چوپان پسر او را تنبیه و بدنش را مضروب کرده است. شاه چوپان و کوروش را احضار کرد و از کوروش سوال کرد: "تو چگونه جرأت کردی با فرزند کسی که بعد از من دارای بزرگترین مقام کشوری است, چنین کنی؟" کوروش پاسخ داد: "در این باره حق با من است, زیرا همه آن‌ها مرا به پادشاهی برگزیده بودند و چون او از من فرمانبرداری نکرد، من دستور تنبیه او را دادم، حال اگر شایسته مجازات می‌‌باشم، اختیار با توست.

آستیاگ از دلاوری کوروش و شباهت وی با خودش به اندیشه افتاد. در ضمن بیاد آورد، مدت زمانی که از رویداد رها کردن طفل دخترش به کوه می‌‌گذرد با سن این کودک برابری می‌کند. بنابراین آرتم بارس را قانع کرد که در این باره دستور لازم را صادر خواهد کرد و او را مرخص کرد. سپس از چوپان درباره هویت طفل مذکور پرسش هایی به عمل آورد. چوپان پاسخ داد: "این طفل فرزند من است و مادرش نیز زنده است." اما شاه نتوانست گفته چوپان را قبول کند و دستور داد زیر شکنجه واقعیت امر را از وی جویا شوند.

چوپان در زیر شکنجه وادار به اعتراف شد و حقیقت امر را برای آستیاگ آشکار کرد و با زاری از او بخشش خواست. سپس آستیاگ دستور به احضار هارپاگ داد و چون او چوپان را در حضور پادشاه دید، موضوع را حدس زد و در برابر پرسش آستیاگ که از او پرسید: « با طفل دخترم چه کردی و چگونه او را کشتی؟ » پاسخ داد: « پس از آن که طفل را به خانه بردم, تصمیم گرفتم کاری کنم که هم دستور تو را اجرا کرده باشم و هم مرتکب قتل فرزند دخترت نشده باشم.»

آستیاگ چون از ماجرا خبردار گردید خطاب به هارپاگ گفت: امشب به افتخار زنده بودن و پیدا کردن کوروش جشنی در دربار برپا خواهم کرد. پس تو نیز به خانه برو و خود را برای جشن آماده کن و پسرت را به اینجا بفرست تا با کوروش بازی کند. هارپاگ چنین کرد.شب هنگام هارپاگ خوشحال و بی خبر از همه جا به مهمانی آمد. شاه دستور داد تا از گوشتهایی که آماده کرده‌اند به هارپاگ بدهند ؛ سپس به هارپاگ گفت می‌خواهی بدانی که این گوشتهای لذیذ که خوردی چگونه تهیه شده‌اند.سپس دستور داد ظرفی را که حاوی سر و دست و پاهای بریده فرزند هارپاگ بود را به وی نشان دهند. هنگامی که ماموران شاه درپوش ظرف را برداشتند هارپاگ سر و دست و پاهای بریده فرزند خود را دید و گرچه به وحشت افتاده بود. خود را کنترول نمود و هیچ تغییری در صورت وی رخ نداد و خطاب به شاه گفت: هرچه شاه انجام دهد همان درست است و ما فرمانبرداریم.این نتیجه نافرمانی هارپاگ از دستور شاه در کشتن کوروش بود.

از آنطرف آستیاگ مغان را به حضور طلبید و در مورد کوروش و خوابهایی که قبلاً دیده بود دوباره سوال کرد و نظر آنها را پرسید. مغان به وی گفتند که شاه نباید نگران باشد زیرا رویا به حقیقت پیوسته و کوروش در حین بازی شاه شده‌است پس دیگر جای نگرانی ندارد و قبلاً نیز اتفاق افتاده که رویاها به این صورت تعبیر گردند. شاه از این ماجرا خوشحال شد و کورش را خواسته و به او گفت :"فرزند به خاطر یک خواب پوچ می خواستم تو را آزار دهم,اینک به پارس نزد پدر و مادرت برو".بدین صورت کوروش دوره ی جوانی اش را در پارس گذراند.

کوروش در میان همسالان از لحاظ قدرت,چابکی,شهامت و ..سرآمد بود.در سوارکاری و زوبین اندازی رقیب نداشت.

کوروش از خوردن شراب متنفر بود و آن را موافق عقل نمی دانست.او در میان قوم پارس به پاکدامنی,سلحشوری,شجاعت و با هوشی زبانزد بود.کوروش در دربار کمبوجیه اول خو و اخلاق والای انسانی پارس‌ها و فنون جنگی و نظام پیشرفته آن‌ها را آموخت و با آموزش‌های سختی که سربازان پارس فرامی‌گرفتند پرورش یافت.

یادآوری روز هفتم آبانماه

با عرض سلام

خدمت همه میهن دوستان گرامی

با توجه به گوشزدهای اساتید برجسته و گرانقدر باستانشناس و ایرانشناس که در زمینه ایرانشناسی فعالیت میکنند ( امثال استاد عزیز جناب آقای غیاث آبادی) و احترامی که بنده شخصا برای ایشان قائل هستم و قبول اینکه این روز هیچ مستنداتی مبنی بر اینکه زادروز کوروش بزرگ باشد ندارد.

ولی  انتساب یک روز به این ابر مرد تاریخ ایران و جهان در تقویم واقعا خالی میباشد و با توجه به اینکه در تقویم خودمان این امر میسر نگردیده است.

بنابراین این روز را بمناسبت یادبود این پادشاه عادل ایران زمین و با نام یادروز کوروش بزرگ گرامی میداریم .

هفتم آبانماه

من کورش، آشتی خواهان به بابل اندر شدم، سربازان بسیار من دوستانه در بابل گام برمی داشتند، من نگذاشتم کسی در تمامی سرزمین های سومر و اکد ترسانده شود

من شهر بابل و همه دیگر شهرهای مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم، درماندگان در بابل را که به بیگاری کشانده بودند، از درماندگی و بیگاری برهانیدم.

همگی آن مردم را که آواره بودند به جایگاه های خویش بازگردانیدم، خدایانی را که به بابل آورده بودند در نیایشگاه هایشان بنشاندم


زندگینامه کوروش بزرگ بمناسبت سالروز این مرد بزرگ

 

کوروش دوم، معروف به کوروش بزرگ (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد) نخستین شاه ایران و بنیان‌گذار سلسله هخامنشیان می‌‌باشد.

تبار کوروش از جانب پدرش به پارس ها می‌‌رسد که برای چند نسل بر انشان(شمال خوزستان کنونی) حکومت کرده بودند. هخامنش شاه انشان رئیس خاندان هخامنشیان بوده که در حدود ۷۰۰ ق.م می‌زیسته است. پس از مرگ او, چیش پیش انشان به حکومت رسید. چیش پیش نیز پس از مرگش توسط دو نفر از پسرانش کوروش اول انشان و آریارمنس پارس پادشاهی دنبال شد. سپس، پسران هر کدام, به ترتیب کمبوجیه اول انشان و ارشام پارس, بعد از آن‌ها حکومت کردند. کمبوجیه اول با شاهدخت ماندانا (دختر ایشتوویگو پادشاه قبیله ماد) ازدواج کرد و کوروش دوم نتیجه این ازدواج بود.

تاریخ نویسان باستانی از قبیل هرودت، گزنوفن و کتزیاس درباره چگونگی زایش کوروش اتفاق نظر ندارند. هرودت در این باره می نویسد : ایشتوویگو پادشاه جوان ماد خوابی می بیند که تعبیرش از بین رفتن حکومت ماد به دست فرزند دخترش است. بنابراین وی دستور قتل این فرزند را صادر می کند ولی بر خلاف دستور او را به چوپانی می سپارند تا او را بزرگ کند. کوروش بزرگ شد و وقتی از پیشینه خود با خبر شد، برای رسید به جایگاه حقیقی وارد ارتش پارس شد و ... . عموم تاریخ نویسان بی طرف معاصر گفته های هرودت را به حقیقت نزدیک تر یافته و آن را پذیرفته اند .

کوروش در دربار کمبوجیه اول خو و اخلاق والای انسانی پارس‌ها و فنون جنگی و نظام پیشرفته آن‌ها را آموخت و با آموزش‌های سختی که سربازان پارس فرا می‌گرفتند پرورش یافت. همچنین کوروش دوران نوجوانی خود را میان رعایا زندگی کرد و به همین دلیل نیازهای آنها را خوب درک می کرد.

زمان اقتدار

کوروش به تحریک هارپاگ از دستیاران ایشتووگیو بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کرد و او را شکست داد. کوروش به این شیوه در ۵۴۶ پادشاهی ایران زمین را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود. کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید.

کوروش پس از سارد، بابل و مستعمرات آن یعنی سوریه، فلسطین، فنیقیه را نیز مطیع خود ساخت و به حکومت خود افزود. بعد از آن با لشکرکشی به شرق، آن نواحی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود در آورد و به ترتیب گرگان (هیرکانی)، پارت، هریو (هرات)، رخج، مرو، بلخ، زرنگیانا (سیستان) و سوگود (نواحی بین آمودریا و سیردریا) و ثتگوش (شمال غربی هند) را مطیع خود کرد. هدف اصلی کوروش از لشکر کشی به شرق تأمین امنیت و تحکیم موقعیت حکومت خود بود. البته در آن زمان در شرق ایران حکومت قدرتمندی نبود تا بتواند جلوی سپاه ایران قد علم کند.

آخرین نبرد

کوروش در آخرین نبرد خود به قصد سرکوب اقوام وحشی سکا که با حمله به نواحی مرزی ایران به قتل و غارت می پرداختند به سمت شمال شرقی کشور حرکت کرد. پیامد این نبرد کشته شدن کوروش و شکست لشگریانش بود. پس از این شکست، لشگریان ایران با رهبری کمبوجیه، پسر ارشد کورش به ایران بازگشتند.

پس از مرگ کورش، فرزند ارشد او کمبوجیه به سلطنت رسید. او علاوه بر کمبوجیه دارای یک پسر به نام بردیا و دو دختر به نام های آتوسا و پارمیدا بود که آتوسا بعدها با داریوش اول ازدواج کرد و مادر خشایارشا، پادشاه قدرتمند ایرانی شد.

کوروش اولین پادشاهی بود که حکومت چند ملیتی تاسیس کرد. او به تمام ادیان الهی و غیر الهی احترام می گذاشت. او با دشمنان خود با ملایمت برخورد می کرد؛ مثلاً کرزوس، امپراتور لیدی که به مقابله با او پرداخت را زنده نگه داشت و حتی تا آخر عمر او را به عنوان مشاور نزد خود نگه داشت. او با پادشاهان مغلوب بابل و ماد نیز با ملایمت برخورد کرد. او پس از ورود به بابل به خدایان آن ها تعظیم کرد و یهودیان در بند آن شهر را آزاد ساخت؛ به همین جهت در بین یهودیان به عنوان منجی معروف گشت که در تاریخ یهود و در تورات ثبت است. او در کتاب آسمانی مسلمانان به عنوان پیامبر الهی با نام "ذوالقرنین" معرفی شده است. منشور حقوق بشر او نیز که در روز تاج گذاری در بابل به اطلاع عموم رساند نیز اولین قانون حقوق بشر در تاریخ نام گرفته است.

توجه به این نکته لازم است که او پادشاه ایران بود و نه فارسی زبانان. به همین جهت تمام مردم ایران از ترک و اذری و کرد و ... باید جدا از افکار قومی گرایانه او را به عنوان پادشاه اول ایران که موجب اتحاد ایرانیان گشته با عشق بپرستند و زحماتش را ارج نهند

هفتم آبان روز بزرگداشت کوروش هخامنشی گرامی باد

بمناسبت سالروز این ابرمرد تاریخ جهان

کورش کبیر بنیانگذار ایران پهناور تنها پادشاه در تاریخ است که نام مقدسش در سه کتاب

آسمانی قرآن، انجیل، تورات ذکر شده و به نیکی هم ذکر شده.

در انجیل و تورات (ناجی و مسیح قوم یهود) با نام « لوقرانیم ».

در قرآن با نام « ذوالقرنین » در آیه 83 تا 100 سوره کهف.

پاینده باد ایران!

درود

 

به نام دادار نیک اندیش

فر شاهنشاهی کوروش کبیر

را می ستاییم .

 

پیشاپیش فرا رسیدن زادرور
ابرمرد تاریخ ایران زمین
کورش بزرک شاهنشاه جهان
پدر تاج دار ایران زمین
بر تمام ایرانیان شاد و خجسته باد