فهرست بزرگترین امپراطوری های جهان

رتبه نام امپراتوری سال وسعت
۱ هخامنشیان ۴۸۰ پیش از میلاد ۸٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲ دودمان هان ۱۰۰ پیش از میلاد ۶٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳ امپراتوری روم ۱۱۷ بعد از میلاد ۶٬۴ میلیون کیلومتر مربع
۴ امپراتوری اسکندر ۳۲۳ پیش از میلاد ۵٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۵ سلسله مائوریا (هند) ۲۵۰ پیش از میلاد ۵٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۶ دودمان جین (چین) ۱۰ بعد از میلاد ۴٬۷ میلیون کیلومتر مربع
۷ دودمان هیونگ ۱۷۶ پیش از میلاد ۴٬۱ میلیون کیلومتر مربع
۸ دودمان هونیک ۴۴۱ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۹ شاهنشاهی هیاطله ۴۹۰ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۱۰ خاقانات روران ۴۰۵ بعد از میلاد ۴٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۱۱ سلوکیان ۳۰۱ پیش از میلاد ۳٬۹ میلیون کیلومتر مربع
۱۲ شاهنشاهی کوشان ۲۰۰ بعد از میلاد ۳٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۳ ساسانیان ۴۵۰ بعد از میلاد ۳٬۶ میلیون کیلومتر مربع
۱۴ شاهنشاهی گبتا ۴۰۰ بعد از میلاد ۳٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۱۵ دودمان جین غربی (چین) ۳۰۰ بعد از میلاد ۳٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۱۶ امپراتوری ماد ۵۸۵ پیش از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۷ اشکانیان سال ۱ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۸ دودمان کین (چین) ۲۰۶ پیش از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۱۹ امپراتوری بیزانس (روم شرقی) ۴۵۰ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۰ دودمان جین شرقی (چین) ۳۴۷ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۱ دودمان لیو سونگ (چین) ۴۲۰ بعد از میلاد ۲٬۸ میلیون کیلومتر مربع
۲۲ شاهنشاهی یاوانا (هند) ۱۵۰ پیش از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۳ شاهنشاهی باختری (بلخ) ۱۸۴ پیش از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۴ سلسله ژو جدید (چین) ۳۲۹ بعد از میلاد ۲٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۲۵ سلسله وی شمالی (چین) ۴۵۰ بعد از میلاد ۲٬۲ میلیون کیلومتر مربع
۲۶ سلسله وی (چین) ۲۶۳ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۷ سلسله کین (چین) ۳۷۶ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۸ امپراتوری روم غربی ۳۹۵ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۲۹ سلسله ژو قدیم (چین) ۳۱۶ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۳۰ شاهنشاهی ساتاواهانا (هند) ۹۰ بعد از میلاد ۲٬۰ میلیون کیلومتر مربع
۳۱ شاهنشاهی هندی-پارتی (هند) ۵۰ بعد از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۲ سلسله وو (چین) ۲۲۱ بعد از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۳ شاهنشاهی هندی-سکایی (هند) ۱۰۰ پیش از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۴ دودمان ناندا (هند) ۳۵۰ پیش از میلاد ۱٬۵ میلیون کیلومتر مربع
۳۵ امپراتوری آشور ۶۷۰ پیش از میلاد ۱٬۴ میلیون کیلومتر مربع
۳۶ دودمان شانگ (چین) ۱۱۲۲ پیش از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۷ ژو غربی (چین) ۱۱۲۲ پیش از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۸ شاهنشاهی آکسوم (اتیوپی) ۳۵۰ بعد از میلاد ۱٬۳ میلیون کیلومتر مربع
۳۹ دودمان شونگا (هند) ۱۵۰ پیش از میلاد ۱۰۲ میلیون کیلومتر مربع
۴۰ شاهنشاهی کوشی (حبشی) ۷۰۰ پیش از میلاد ۱٬۲ میلیون کیلومتر مربع

گرم ترین نقطه کره زمین

در مورد گرمترین نقطه ی جهان بحث های بسیاری وجود دارد. برخی صحرای العزیزیه لیبی که بالاترین دمای ثبت شده در آن 58 درجه سانتیگراد است و برخی دره ی مرگ (Death valley) در کالیفرنیا با 56 درجه سناتیگراد را گرمترین نقطه جهان می دانند. اما ماهواره ی سازمان ناسا در کویر لوت دمای 71 درجه سناتیگراد را نیز ثبت کرده است و کارشناسان معتقدند که این دما بالاترین دمای ثبت شده در جهان است

* دشت لوت بین دو گسل نهبندان در شرق و نای بند در غرب قرار دارد.

* حد شمالی آن در حد مدار ۳۲ درجه و حد جنوبی در حد مدار ۲۸ درجه .است

* وسعت حوضه آبگیر دشت لوت، حدود ۱۷۵ هزار کیلومتر مربع (یک دهم مساحت کشور)

* طول آن از شمال به جنوب حدود ۹۰۰ کیلومتر و غرب به شرق حدود ۳۰۰ کیلومتر است

* پست‌ترین نقطه دشت لوت ۱۹۰ متر از سطح دریا است(لوت مرکزی)

* دشت لوت جایگاه رخداد زمین لرزه‌های بزرگ و مهمی بوده‌است

* در پای کوه‌های مشرف به کویر بزرگ لوت آثاری از سکونت انسان از هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح مشاهده شده.

* بزرگ‌ترین ناحیه جمعیتی دشت لوت «شهداد» که در گذشته‌های دور به آن خبیص می‌گفتند.

* دره سیرچ و ناحیه مسکونی آن به همین نام یکی از زیباترین چشم اندازهای سر سبز حاشیه این دشت اسرار آمیز است.

دشت لوت نمایشگاهی طبیعی از شگفت انگیزترین عوارض بیابانی دنیا است نظیر:

* بزرگ‌ترین شهر کلوخی جهان.. منطقه کلوتها از دور به خرابه‌های شهری بزرگ می‌ماند که توصیف‌های گونان از آن شده‌است نظیر: شهر خیالی و یا شهر لوت
* مرتفع‌ترین هرمهای ماسه‌ای دنیا در لوت است. مرتفع‌ترین هرم‌های شناخته شده دنیا حداکثر ۳۰۰ متر ارتفاع دارند (لیبی) اما در لوت ارتفاع برخی هرم‌ها گاه به ۴۸۰ متر هم می‌رسد.
* ۴۰ مخروط آتشفشان کواترنر در سطح دشت لوت وجود دارد .
* پهنه‌های وسیع ماسه و ریگ با طیف رنگی قهوه‌ای روشن تا خاکستری و سیاه نظیر «گدار باروت» که چون خاک آن سیاه و شبیه باروت است به این نام حوانده می‌شود
* دشت‌هایی از گدازه‌های بازالتی چاله چاله نظیر «گندم بریان»
* پهنه‌های شنی مواج
* بزرگ‌ترین نبکاهای جهان تپه‌های شنی پوشیده از گیاه (نبکا‌ها) که یکی از شگفتی‌های همزیستی خاک و آب و گیاه است. این نبکاها به گلدان بیابان نیز نامیده شده‌اند.

* مرتفع‌ترین ربدوها ((Rebdou (ربدوها مشابه نبکاها با ابعاد بزرگ‌تر شکل‌های پیچیده‌تر در لوت غربی می‌باشند.)
* پهنه‌هایی به شکل چندضلعی‌های متعدد که حاصل قشر نمکی ضخیم و تبخیر شدید سطح زمین است
* کویر پاشتری، سطح این نوع زمین‌ها اینطور به‌نظر می‌رسد که پس از بارنگی زیاد خیس شده و تعدادی شتر روی آن راه رفته‌اند.
* هامادا Hammada دشت‌هایی از ریگ، شن و پوشیده از خاک‌های ریگی که فاقد گیاه است

آیا می دانید معنی نام ماههای ایرانی چیست؟

فروردین

فروردین نام نخستین ماه از فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است. بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای دیگر می‌روند.

اردیبهشت
طبیعت

اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از دو جزء: جزء اول “اشا” از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی…. و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه “وهیشت” باشد. صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت “مانند بهشت” هم آمده است.

خرداد
طبیعت

خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه‌شمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ،در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.

تیر
تماشای جنگل در جزیره

تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر را در زبان های اروپایی سیریوس خوانده اند. هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.

مرداد
جنگل

مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ،در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:اول “ا” ادات نفی به معنی نه، دوم “مرتا” به معنی مردنی و نابود شدنی نیست و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابراین امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه “مرداد” به غلط استعمال می‌شود. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.

در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از:

نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.

شهریور
جنگل

شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می‌دانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیر یه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعاً یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده . این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

مهر
محیط زیست

در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر و در پهلوی میتر و در فارسی مهر گفته می‌شود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست. مهر از برای محافظت عهد و پیمان و میثاق مردم گماشته شده است. از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند. برای آن که از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است. مقام مهر در بالای کوه “هرا” است، انجایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است. این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می‌شتابد.

آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است. ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و کر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم “میترس” می‌ستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند. نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.

آبان
محیط زیست

در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها “آپ” به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آنکه “زو” که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده، او را شکست داده، تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز را جشن می گیرند، دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردیده و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می‌گیرد.

آذر
محیط زیست

در اوستا آتر، آثر، در پارسی باستان آتر، در پهلوی آتر، و در فارسی آذر می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگتری ایزدان است. آریائیان(هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد هندوان ،آگنی خولنده شده و در “ودا” (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یاکماندار قرار می گیرد.

دی
زمستان، یخ ، برف رودخانه

در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر “دا” به معنی دادن و افریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی (آفریدگار،دثوش) موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به “دی” با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می‌پیوندند. مثلا روز هشتم را “دی باز” و روز پانزدهم را “دی بمهر” و….دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

بهمن
برف

در اوستا وهومنه ،در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: “وهو” به معنی خوب و نیک و “مند” از ریشه من به معنی منش: پس یعنی بهمنش، نیک اندیش، نیک نهاد. نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند. یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز می‌دارد. خروس که از مرغکان مقدس به شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند، ویژه بهمن است. همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود و در طب نیز این گیاه معروف است.

اسفند
دویدن در برف زمستانی

در اوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ، و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند، که صفت است به معنی پاک و مقدس، یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست، شاید و بجا. دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن. بنابراین ارمتی به معنی فروتنی، بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است. در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است. وی موظف است که همواره زمین را خرم ، آباد، پاک و بارور نگه دارد، هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می‌باشد.