نگاهی به سلسله ایلخانان مغول
ایلخانان
ایلخانان ایران نام سلسلهای است که از سال ۶۵۴ تا ۷۵۰ ه. ق. معادل ۱۲۵۶ تا ۱۳۳۵ میلادی در ایران حکومت میکردند و فرزندان چنگیزخان مغول بودند. لشگریان چنگیزخان نخسنین بار در سال 618 ه. ق. معادل 1221 میلادی به خراسان حمله نمودند. چنگیزخان سال 1225 میلادی به مغولستان بازگشت و در آنجا درگذشت. سال 1251 م. منگو، خان بزرگ یا قاآن، بر آن شد تا با اعزام برادرانش هولاکو و کوبلای خان (قوبیلای) به ترتیب به ایران و چین پیروزیهای مغولان را تحکیم و تکمیل کند. هولاکو با فتح ایران سلسله ایلخانیان ایران و قوبیلای با فتح چین سلسله یوان چین را بنیاد گذاردند. ایلخانان یعنی خانان محلی میگویند و غرض از این عنوان آن بودهاست که سمت اطاعت ایلخانان را نسبت به قاآنان میرسانند و این احترام همه وقت از طرف ایلخانان ایران رعایت میشدهاست. فتح ایران به دست هلاکوخان پیامدهای مهمی چون پایان کار اسماعیلیان و انقراض خلافت عباسیان در پی داشت. ایلخانان در ابتدا دین بودایی داشتند اما به تدریج به اسلام گرویدند. ایلخانان مسلمان خود را سلطان نامیده و نامهای اسلامی برگزیدند.
فهرست اسامی ایلخانان ایران
1. هولاکوخان پسر تولوی پور چنگیز از ۶۵۱ تا ۶۶۳ ه. ق.
2. اباقاخان پسر هولاکو از ۶۶۳ تا ۶۸۰ ه. ق.
3. تگودار (سلطان احمد) پسر هولاکو از ۶۸۰ تا ۶۸۳ ه. ق.
4. ارغونخان پسر اباقا از ۶۸۳ تا ۶۹۰ ه. ق.
5. گیخاتوخان پسر اباقا از ۶۹۰ تا ۶۹۴ ه. ق.
6. بایدوخان پسر طرغان پسر هولاکو از جمادی الاولی ۶۹۴ تا ذیقعدهٔ۶۹۴ ه. ق.
7. غازان پسر ارغون از ۶۹۴ تا ۷۰۳ ه. ق.
8. الجایتو (خربنده یا خدابنده) پسر ارغون از ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه. ق.
9. بهادرخان پسر الجایتو از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه. ق.
10. ارپاوگان از ۷۳۶ تا ۷۳۶ ه. ق.
11. موسیخان پسر علی پسر پایدو از شوال تا ۱۴ ذیحجهٔ۷۳۶ ه. ق.
12. محمدخان پسر منگو تیمور پسر هولاکو... ذیحجه ۷۳۷ ه. ق.
13. ساتیبیک دختر الجایتو ذیحجهٔ۷۳۹ تا ۷۴۱ ه. ق.
14. شاهجهان تیمور پسر آلافرنگ پسر گیخاتو ذیحجهٔ۷۳۹ تا ۷۴۰ ه. ق.
15. سلیمانخان پسر یشموت پسر هولاکو ذیحجهٔ۷۴۱ تا ۷۴۵ ه. ق.
16. طغاتیمورخان از ۷۳۶ تا ۷۵۳ ه. ق.
17. انوشیروان دادگر از ۷۴۴ تا ۷۵۶ ه. ق.
فهرست اسامی وزیران و صاحبان دیوان در دوره ایلخانان
1. شمسالدین جوینی وزیر هلاکو خان، اباقا و تگودار تا سال ۶۸۳ ه. ق./۱۲۸۴ م.
2. بوقا وزیر ارغون تا سال ۶۸۷ ه. ق./۱۲۸۹ م.
3. سعدالدوله ابهری وزیر ارغون تا سال ۶۹۰ ه. ق./۱۲۹۱ م.
4. صدرالدین زنجانی وزیر گیخاتو تا سال ۶۹۴ ه. ق./۱۲۹۵ م.
5. جمالالدین زنجانی وزیر بایدو، سال ۶۹۴ ه. ق./۱۲۹۵ م.
6. شرفالدین سمنانی وزیر غازان، سال ۶۹۵ ه. ق./۱۲۹۶ م.
7. جمالالدین دستجردانی وزیر غازان به مدت یک ماه، سال ۶۹۵ ه. ق./۱۲۹۶ م.
8. صدرالدین زنجانی وزیر غازان تا سال ۶۹۷ ه. ق./۱۲۹۸ م.
9. سعدالدین ساوجی وزیر غازان
10. رشیدالدین فضلالله همدانی نایب وزیر غازان
هولاکوخان
هولاکو هولائو معروف به هلاکوخان یکی از چهار پسر « تولی » و نوهی چنگیزخان مغول بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند.
مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به «سرقوی تی » بود و زنش «دوقوزخاتون » نیز مسیحی بود.
هولاکو از این رو بنیانگذار سلسله ایلخانیان در ایران میباشد. هرچند نبردهای وی و بازماندهگانش با مملوکها به منظور فتح سوریه و مصر با شکست مواجه شد.
فتح قلاع اسماعیلیه
هلاکو در سال ۶۵۱ ه.ق. مامور تسخیر ایران مرکزی و غربی و فرونشاندن فتنههای اسماعیلیان و سرکوب خلیفه عباسی شد. لشکریان وی اکثر از طوایف عیسوی مغول بودند.
سال ۱۲۵۶ (میلادی) او موفق شد ایران را به طور قطعی فتح کند و سلسلهٔ خوارزمشاهیان را براندازد. از این گذشته، او برای اولین بار موفق شد، مقاومت اسماعیلیان در البرز را بشکند و قلعه الموت را بگیرد.
اسماعیلیه نزدیک به پنجاه قلعهٔ مستحکم را در منطقه طالقان و کوههای الموت در اختیار داشتند. ماموریت هلاکو به امر برادر بزرگترش منگوقاآن شروع شد. ابتدا یکی از امرای لشگرش به قلعههای اسماعیلیه حمله برد و تعدادی از آنها را ویران کرد؛ سپس خود هلاکوخان پس از تصرف ماوراء النهر در سال ۶۵۳ ه ق از رود جیحون گذشت و پس از اینکه حاکم خراسان تسلیم او شد، بقایای اسماعیلیه را مورد هجوم قرار داد و توانست بر آنها چیره شود.
هلاکو دستور داد کتابخانه عظیم و بیمانند الموت را نابود سازند؛ ولی عطاملک جوینی -دانشمند بزرگی که در خدمت هلاکوخان بود- اجازه خواست تا نفایس کتابخانه را جدا کند که موفق به این کار شد.
فتح بغداد
هولاکو در سال ۱۲۵۸ (میلادی) بغداد را فتح کرد و سلسله خلافت عباسیان را به طور نهایی منقرض ساخت.
جنگ با مملوک مصر
هلاکوخان پس از فتح الموت عازم بغداد شد ؛ در حالی که دانشمندانی چون خواجه نصیر طوسی ، عطاملک جوینی و ابوبکر بن سعد اتابک در رکاب او بودند. در این زمان سی وهفتمین و آخرین خلیفه عباسی بر تخت فرمانروایی بود. وی ایام را به مطالعه و لهو و لعب میگذراند و به سیاست و حکومت کاری نداشت. امور ممالک را وزیرش اداره میکرد.
در رمضان سال ۶۵۵ ه ق هلاکو کسانی را نزد خلیفه فرستاد و از او خواست تسلیم شده ، خود یا وزیرش نزد او بیاید؛ اما خلیفه از این کار سرباز زد . از این رو هلاکوخان بغداد را محاصره کرد ؛ طی چند روز مغولان وارد شهر شدند و قدم به قدم شهر را ویران کردند و بسیاری را به قتل رساندند . بالاخره شهر تصرف و خلیفه با نزدیکانش تسلیم شدند . هلاکو روز نهم صفر سال ۶۵۶ هجری وارد بغداد شد و مستعصم به دست خود کلیه خزائن بغداد را تسلیم وی کرد؛ اما هلاکوخان خلیفه عباسی را به قتل رسانده و بدین ترتیب به عمر طولانی سلسله عباسی پایان داد.
هلاکو پس از فتح بغداد متوجه شام شد و سلاطین خاندان ایوبی را - که حکومتهای متعددی در آنجا داشتند- شکست داد. فتوحات
او در سال ۱۲۶۳ (میلادی) به خواهش و پیشنهاد خواجه نصیر طوسی رصدخانهای را در مراغه، بنا نهاد.
اباقاخان هولاکو
سلطان احمد تکودار بن هولاکو
ارغونخان بن اباقا
گیخاتون بن اباقا
بایدوخان بن طرغان
اطلاعات در دست نیست.
غازان پسر ارغون
غازان پسر ارغون پس از بایدوخان به ایلخانی مغول در ایران رسید. وی ابتدا بودایی بود که قبل از شرکت در جنگ بایدو، به تشویق امیرنوروز اسلام آورد.
غازانخان در آغاز سلطنت تمام فرمانروایان و حاکمان مغول را به دین اسلام دعوت و ترغیب کرد. غازان خان تبعیت از خان مغولستان را رها کرد و سلسله ایلخانی در ایران به استقلال رسید.غازان، صدرجهان زنجانی را صاحبدیوان کرد و منصب امارت را به امیرنوروز بخشید. وزیر غازان خان رشیدالدین فضل الله همدانی بود.
غازانخان دمشق را فتح کرد اما در مرج الصفر از سپاه مصر شکست خورد.وی قیام آلافرنک پسر گیخاتو را سرکوب کرد و پیروان آلافرنک را مجازات نمود. به دستور غازانخان تمام معابد مغولان در تبریز ویران گشت و سکهها نقش اسلامی یافتند. غازانخان به ساختن بناها و تعمیر مساجد و آرامگاهها علاقهمند بود و در تبریز بناهای بسیاری بنا کرد که به نام او اوشنب غازان خوانده شد. این مجموعه خیریه شامل مسجد، مدرسه، خانقاه، بستان، قصر و حمام میشد.
غازانخان به گسترش دانش و صنعت بسیاری علاقهمند بود و خود او در تاریخ و جغرافیا بسیار مطلع بود. غازانخان به زبانهای مغولی، فارسی، عربی، هندی، چینی، ترکی و عبری آشنایی داشت. غازانخان در سن سی و سه سالگی بعد از نه سال فرمانروایی در قزوین وفات یافت.پیکرش به تبریز منتقل شد و آنجا در شنب غازان به آیین مسلمانی به خاک سپرده شد. در ترکی غازان به معنی دیگ است رسم مغولان این بود که به محض تولد فرزند چشم پدر به اولین شی خورد اسم فرزند را همان بگذارددرمورد غازان خان همین اتفاق افتاده بود.
![[تصویر: 180px-GhazanCoin.jpg]](https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/cc/GhazanCoin.jpg/180px-GhazanCoin.jpg)
محمد خدابنده الجایتو
سلطان محمد خدابنده اولجایتو یا الجایتو پس از مرگ غازانخان به ایلخانی مغول در ایران رسید. الجایتو نام اسلامی محمد خدابنده را برای خود برگزید. الجایتو پس از رسیدن به فرمانروایی، دستور به قتل آلافرنک پسر گیخاتو داد. او پسرش ابوسعید را به فرمانروایی خراسان فرستاد. بعد از آن رعایت قانون اسلام و یاسای غازانی را الزام کرد. الجایتو شهر سلطانیه را به وجود آورد (این کار را پپشتر پدرش ارغون آغاز کرده بود) و آن را پایتخت خوود قرار داد. او گیلان را که با وجود گذشت پنجاه سال از برقراری ایلخانیان هنوز کاملا مطیع نشده بود فتح کرد، اما سپاهش در این راه متحمل تلفات زیادی شد.
الجایتو نیز همچون ایلخانان پیشین برای کسب حمایت اروپاییان در برابر مملوکان مصر با پاپ نوشت و خواند داشت اما نتوانست در عمل کمکی از آنان برای جنگ با مصریان دریافت کند، سرانجام در سال ۷۱۲ ه.ق./ ۱۳۱۲ م. به تشویق گروهی از امرای ناراضی سوریه رهسپار موصل شد، از فرات گذشت و در کنار فرات، شهر رحبهالشام را به محاصره درآورد اما موفق به فتح آن نشد، اهل شهر در برابر مهاجمان سرسختانه مقاومت کردند و چون مغولان متحمل تلفات سنگین گردیدند و نیز آذوقه آنان تمام شده بود دست از محاصره شهر برداشتند و از طریق فرات مراجعت نمودند و بدین ترتیب تاریخ پنجاه ساله مبارزه مغولان و ممالیک بر سر تصرف سوریه پایان یافت.
الجایتو که در کودکی با نام مسیحی نیکولا تعمید یافته بود پس از چندی به آیین بودایی درآمد و سرانجام قبول اسلام کرد و پیرو مذهب ابوحنیفه گردید، ظاهرا مناظره زشتی که در حضور ایلخان بین فقهای مذاهب حنفی و شافعی درگرفت در تغییر مذهب الچایتو به شیعه بیتاثیر نبوده است. نمایندگان این مکاتب فقهی آنچنان اتهامات زشت و ناروایی بر یکدیگر وارد ساختند که الجایتو از هردو رنجیده خاطر گشت. [۱] پس از مناظره با علامه حلی و نظامالدین مراغهای مذهب تشیع را اختیار کرد.الجایتو نخست دستور داد که نام ابوبکر،عمر و عثمان از خطبههای نماز جمعه و از سکهها برداشته شود.الجایتو در سن سی و شش سالگی وفات یافت و پیکرش در سلطانیه به خاک سپرده شد.
الجایتو حامی و مشوق انواع هنرها بود، به اشاره او بود که رشیدالدین نخستین مجلد کتاب تاریخ غازانی را که بررسی تاریخ مغولان از آغاز تا مرگ غازان بود به پایان برد و دست به کار نوشتن مجلد دوم گردید که اولین کوشش برای ثبت تاریخ همه ملل بزرگ اوراسیا بود. اما تصویر الجایتو در درجه اول به عنوان کسی است که دوستدار سازندگی و آبادانی بود.
ابوسعید بهادرخان
سلطان ابوسعید (از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه. ق.) از ایلخانان مغول و پسر الجایتو بود که در سن دوازده سالگی به ایلخانی ایران رسید. در بخشی از دوران ایلخانی او امیرچوپان، امیرالامرای لشکر ایلخانی، اداره کننده واقعی قلمرو او بود. ابوسعید پس از دفع حمله سپاه اردوی زرین به خراسان و نیز شکست شورش برخی امرای شورشی مغول به سبب شجاعتش در جنگ لقب بهادر یافت. در دوران او بار دیگر سپاهیان اردوی زرین به رهبری اوزبگ خان به خراسان حمله کردند که این حمله نیز توسط سپاه امیرچوپان دفع شد (سال ۱۳۲۵ م.)
رشیدالدین وزیر و مورخ نامی در دوران ابوسعید ابتدا عزلتنشین شد، اما پس از چندی امیرچوپان او را به خدمت دعوت کرد. اما اقبال رشیدالدین دیری نپایید، او توسط رقیبان به مسموم کردن سلطان فقید متهم شد و همراه پسرش که شربتدار سلطان پیشین بود کشته شد. دمشق خواجه پسر امیرچوپان بعد از رشیدالدین وزیر ایلخان شد. بعدها پسر دیگر رشیدالدین، غیاثالدین، در دربار ابوسعید به مقام وزارت رسید.
قدرت بیش از اندازه امیرچوپان و فرزندانش که هر یک اداره بخشی از ایران را در دست داشتند و عشق ابوسعید به بغدادخاتون دختر امیرچوپان، و قتل دمشقخواجه پسر امیرچوپان به دستور ابوسعید و به اتهام رابطه با یکی از زنان حرمسرای سلطان، همه باعث رویارویی سپاه سلطان و چوپان شد که با پشت کردن امرای سپاه به چوپان به سود سلطان ابوسعید پایان یافت.
در تابستان سال ۷۳۶ ه.ق./ ۱۳۳۵ آوازه درافتاد که اوزبگ خان بار دیگر آماده حمله به قلمرو ایلخان میشود. سپاهیان بغداد و دیاربکر به ایران اعزام گردیدند و در پی آنان ابوسعید نیز عازم این ناحیه گردید. وی در سیزدهم ربیعالاول ۷۳۶ ه.ق./ سی نوامبر ۱۳۳۵ در ناحیه قره باغ دیده بر جهان فروبست. مرگ وی ظاهرا به واسطه مسمومیت بودهاست. بعدتر بغداد خاتون زوجه ایلخان و دختر امیرچوپان به مسموم کردن ابوسعید متهم شد و اعدام گردید. با مرگ ابوسعید حکومت ایلخانان عملا پایان یافت اما درگیری و جنگ بین رقیبان و مدعیان جانشینی ایلخانان ادامه یافت و قلمرو ایلخانیان تا سالها و ظهور تیمور دچار ملوکالطوایفی شد.
ارپاگاون
موسی خان
محمد خان
ساتی بیک
شاه جهان ایلخانی
سلیمان خان
طغا تیمورخان
انوشیروان عادل
اطلاعاتی در دست نیست.
فهرست اسامی ایلخانان ایران
1. هولاکوخان پسر تولوی پور چنگیز از ۶۵۱ تا ۶۶۳ ه. ق.
2. اباقاخان پسر هولاکو از ۶۶۳ تا ۶۸۰ ه. ق.
3. تگودار (سلطان احمد) پسر هولاکو از ۶۸۰ تا ۶۸۳ ه. ق.
4. ارغونخان پسر اباقا از ۶۸۳ تا ۶۹۰ ه. ق.
5. گیخاتوخان پسر اباقا از ۶۹۰ تا ۶۹۴ ه. ق.
6. بایدوخان پسر طرغان پسر هولاکو از جمادی الاولی ۶۹۴ تا ذیقعدهٔ۶۹۴ ه. ق.
7. غازان پسر ارغون از ۶۹۴ تا ۷۰۳ ه. ق.
8. الجایتو (خربنده یا خدابنده) پسر ارغون از ۷۰۳ تا ۷۱۶ ه. ق.
9. بهادرخان پسر الجایتو از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه. ق.
10. ارپاوگان از ۷۳۶ تا ۷۳۶ ه. ق.
11. موسیخان پسر علی پسر پایدو از شوال تا ۱۴ ذیحجهٔ۷۳۶ ه. ق.
12. محمدخان پسر منگو تیمور پسر هولاکو... ذیحجه ۷۳۷ ه. ق.
13. ساتیبیک دختر الجایتو ذیحجهٔ۷۳۹ تا ۷۴۱ ه. ق.
14. شاهجهان تیمور پسر آلافرنگ پسر گیخاتو ذیحجهٔ۷۳۹ تا ۷۴۰ ه. ق.
15. سلیمانخان پسر یشموت پسر هولاکو ذیحجهٔ۷۴۱ تا ۷۴۵ ه. ق.
16. طغاتیمورخان از ۷۳۶ تا ۷۵۳ ه. ق.
17. انوشیروان دادگر از ۷۴۴ تا ۷۵۶ ه. ق.
فهرست اسامی وزیران و صاحبان دیوان در دوره ایلخانان
1. شمسالدین جوینی وزیر هلاکو خان، اباقا و تگودار تا سال ۶۸۳ ه. ق./۱۲۸۴ م.
2. بوقا وزیر ارغون تا سال ۶۸۷ ه. ق./۱۲۸۹ م.
3. سعدالدوله ابهری وزیر ارغون تا سال ۶۹۰ ه. ق./۱۲۹۱ م.
4. صدرالدین زنجانی وزیر گیخاتو تا سال ۶۹۴ ه. ق./۱۲۹۵ م.
5. جمالالدین زنجانی وزیر بایدو، سال ۶۹۴ ه. ق./۱۲۹۵ م.
6. شرفالدین سمنانی وزیر غازان، سال ۶۹۵ ه. ق./۱۲۹۶ م.
7. جمالالدین دستجردانی وزیر غازان به مدت یک ماه، سال ۶۹۵ ه. ق./۱۲۹۶ م.
8. صدرالدین زنجانی وزیر غازان تا سال ۶۹۷ ه. ق./۱۲۹۸ م.
9. سعدالدین ساوجی وزیر غازان
10. رشیدالدین فضلالله همدانی نایب وزیر غازان
هولاکوخان
هولاکو هولائو معروف به هلاکوخان یکی از چهار پسر « تولی » و نوهی چنگیزخان مغول بود. مادر و نیز همسرش هر دو عیسوی مذهب بودند.
مادرش زنی عیسوی مذهب موسوم به «سرقوی تی » بود و زنش «دوقوزخاتون » نیز مسیحی بود.
هولاکو از این رو بنیانگذار سلسله ایلخانیان در ایران میباشد. هرچند نبردهای وی و بازماندهگانش با مملوکها به منظور فتح سوریه و مصر با شکست مواجه شد.
فتح قلاع اسماعیلیه
هلاکو در سال ۶۵۱ ه.ق. مامور تسخیر ایران مرکزی و غربی و فرونشاندن فتنههای اسماعیلیان و سرکوب خلیفه عباسی شد. لشکریان وی اکثر از طوایف عیسوی مغول بودند.
سال ۱۲۵۶ (میلادی) او موفق شد ایران را به طور قطعی فتح کند و سلسلهٔ خوارزمشاهیان را براندازد. از این گذشته، او برای اولین بار موفق شد، مقاومت اسماعیلیان در البرز را بشکند و قلعه الموت را بگیرد.
اسماعیلیه نزدیک به پنجاه قلعهٔ مستحکم را در منطقه طالقان و کوههای الموت در اختیار داشتند. ماموریت هلاکو به امر برادر بزرگترش منگوقاآن شروع شد. ابتدا یکی از امرای لشگرش به قلعههای اسماعیلیه حمله برد و تعدادی از آنها را ویران کرد؛ سپس خود هلاکوخان پس از تصرف ماوراء النهر در سال ۶۵۳ ه ق از رود جیحون گذشت و پس از اینکه حاکم خراسان تسلیم او شد، بقایای اسماعیلیه را مورد هجوم قرار داد و توانست بر آنها چیره شود.
هلاکو دستور داد کتابخانه عظیم و بیمانند الموت را نابود سازند؛ ولی عطاملک جوینی -دانشمند بزرگی که در خدمت هلاکوخان بود- اجازه خواست تا نفایس کتابخانه را جدا کند که موفق به این کار شد.
فتح بغداد
هولاکو در سال ۱۲۵۸ (میلادی) بغداد را فتح کرد و سلسله خلافت عباسیان را به طور نهایی منقرض ساخت.
جنگ با مملوک مصر
هلاکوخان پس از فتح الموت عازم بغداد شد ؛ در حالی که دانشمندانی چون خواجه نصیر طوسی ، عطاملک جوینی و ابوبکر بن سعد اتابک در رکاب او بودند. در این زمان سی وهفتمین و آخرین خلیفه عباسی بر تخت فرمانروایی بود. وی ایام را به مطالعه و لهو و لعب میگذراند و به سیاست و حکومت کاری نداشت. امور ممالک را وزیرش اداره میکرد.
در رمضان سال ۶۵۵ ه ق هلاکو کسانی را نزد خلیفه فرستاد و از او خواست تسلیم شده ، خود یا وزیرش نزد او بیاید؛ اما خلیفه از این کار سرباز زد . از این رو هلاکوخان بغداد را محاصره کرد ؛ طی چند روز مغولان وارد شهر شدند و قدم به قدم شهر را ویران کردند و بسیاری را به قتل رساندند . بالاخره شهر تصرف و خلیفه با نزدیکانش تسلیم شدند . هلاکو روز نهم صفر سال ۶۵۶ هجری وارد بغداد شد و مستعصم به دست خود کلیه خزائن بغداد را تسلیم وی کرد؛ اما هلاکوخان خلیفه عباسی را به قتل رسانده و بدین ترتیب به عمر طولانی سلسله عباسی پایان داد.
هلاکو پس از فتح بغداد متوجه شام شد و سلاطین خاندان ایوبی را - که حکومتهای متعددی در آنجا داشتند- شکست داد. فتوحات
او در سال ۱۲۶۳ (میلادی) به خواهش و پیشنهاد خواجه نصیر طوسی رصدخانهای را در مراغه، بنا نهاد.
اباقاخان هولاکو
سلطان احمد تکودار بن هولاکو
ارغونخان بن اباقا
گیخاتون بن اباقا
بایدوخان بن طرغان
اطلاعات در دست نیست.
غازان پسر ارغون
غازان پسر ارغون پس از بایدوخان به ایلخانی مغول در ایران رسید. وی ابتدا بودایی بود که قبل از شرکت در جنگ بایدو، به تشویق امیرنوروز اسلام آورد.
غازانخان در آغاز سلطنت تمام فرمانروایان و حاکمان مغول را به دین اسلام دعوت و ترغیب کرد. غازان خان تبعیت از خان مغولستان را رها کرد و سلسله ایلخانی در ایران به استقلال رسید.غازان، صدرجهان زنجانی را صاحبدیوان کرد و منصب امارت را به امیرنوروز بخشید. وزیر غازان خان رشیدالدین فضل الله همدانی بود.
غازانخان دمشق را فتح کرد اما در مرج الصفر از سپاه مصر شکست خورد.وی قیام آلافرنک پسر گیخاتو را سرکوب کرد و پیروان آلافرنک را مجازات نمود. به دستور غازانخان تمام معابد مغولان در تبریز ویران گشت و سکهها نقش اسلامی یافتند. غازانخان به ساختن بناها و تعمیر مساجد و آرامگاهها علاقهمند بود و در تبریز بناهای بسیاری بنا کرد که به نام او اوشنب غازان خوانده شد. این مجموعه خیریه شامل مسجد، مدرسه، خانقاه، بستان، قصر و حمام میشد.
غازانخان به گسترش دانش و صنعت بسیاری علاقهمند بود و خود او در تاریخ و جغرافیا بسیار مطلع بود. غازانخان به زبانهای مغولی، فارسی، عربی، هندی، چینی، ترکی و عبری آشنایی داشت. غازانخان در سن سی و سه سالگی بعد از نه سال فرمانروایی در قزوین وفات یافت.پیکرش به تبریز منتقل شد و آنجا در شنب غازان به آیین مسلمانی به خاک سپرده شد. در ترکی غازان به معنی دیگ است رسم مغولان این بود که به محض تولد فرزند چشم پدر به اولین شی خورد اسم فرزند را همان بگذارددرمورد غازان خان همین اتفاق افتاده بود.
محمد خدابنده الجایتو
سلطان محمد خدابنده اولجایتو یا الجایتو پس از مرگ غازانخان به ایلخانی مغول در ایران رسید. الجایتو نام اسلامی محمد خدابنده را برای خود برگزید. الجایتو پس از رسیدن به فرمانروایی، دستور به قتل آلافرنک پسر گیخاتو داد. او پسرش ابوسعید را به فرمانروایی خراسان فرستاد. بعد از آن رعایت قانون اسلام و یاسای غازانی را الزام کرد. الجایتو شهر سلطانیه را به وجود آورد (این کار را پپشتر پدرش ارغون آغاز کرده بود) و آن را پایتخت خوود قرار داد. او گیلان را که با وجود گذشت پنجاه سال از برقراری ایلخانیان هنوز کاملا مطیع نشده بود فتح کرد، اما سپاهش در این راه متحمل تلفات زیادی شد.
الجایتو نیز همچون ایلخانان پیشین برای کسب حمایت اروپاییان در برابر مملوکان مصر با پاپ نوشت و خواند داشت اما نتوانست در عمل کمکی از آنان برای جنگ با مصریان دریافت کند، سرانجام در سال ۷۱۲ ه.ق./ ۱۳۱۲ م. به تشویق گروهی از امرای ناراضی سوریه رهسپار موصل شد، از فرات گذشت و در کنار فرات، شهر رحبهالشام را به محاصره درآورد اما موفق به فتح آن نشد، اهل شهر در برابر مهاجمان سرسختانه مقاومت کردند و چون مغولان متحمل تلفات سنگین گردیدند و نیز آذوقه آنان تمام شده بود دست از محاصره شهر برداشتند و از طریق فرات مراجعت نمودند و بدین ترتیب تاریخ پنجاه ساله مبارزه مغولان و ممالیک بر سر تصرف سوریه پایان یافت.
الجایتو که در کودکی با نام مسیحی نیکولا تعمید یافته بود پس از چندی به آیین بودایی درآمد و سرانجام قبول اسلام کرد و پیرو مذهب ابوحنیفه گردید، ظاهرا مناظره زشتی که در حضور ایلخان بین فقهای مذاهب حنفی و شافعی درگرفت در تغییر مذهب الچایتو به شیعه بیتاثیر نبوده است. نمایندگان این مکاتب فقهی آنچنان اتهامات زشت و ناروایی بر یکدیگر وارد ساختند که الجایتو از هردو رنجیده خاطر گشت. [۱] پس از مناظره با علامه حلی و نظامالدین مراغهای مذهب تشیع را اختیار کرد.الجایتو نخست دستور داد که نام ابوبکر،عمر و عثمان از خطبههای نماز جمعه و از سکهها برداشته شود.الجایتو در سن سی و شش سالگی وفات یافت و پیکرش در سلطانیه به خاک سپرده شد.
الجایتو حامی و مشوق انواع هنرها بود، به اشاره او بود که رشیدالدین نخستین مجلد کتاب تاریخ غازانی را که بررسی تاریخ مغولان از آغاز تا مرگ غازان بود به پایان برد و دست به کار نوشتن مجلد دوم گردید که اولین کوشش برای ثبت تاریخ همه ملل بزرگ اوراسیا بود. اما تصویر الجایتو در درجه اول به عنوان کسی است که دوستدار سازندگی و آبادانی بود.
ابوسعید بهادرخان
سلطان ابوسعید (از ۷۱۶ تا ۷۳۶ ه. ق.) از ایلخانان مغول و پسر الجایتو بود که در سن دوازده سالگی به ایلخانی ایران رسید. در بخشی از دوران ایلخانی او امیرچوپان، امیرالامرای لشکر ایلخانی، اداره کننده واقعی قلمرو او بود. ابوسعید پس از دفع حمله سپاه اردوی زرین به خراسان و نیز شکست شورش برخی امرای شورشی مغول به سبب شجاعتش در جنگ لقب بهادر یافت. در دوران او بار دیگر سپاهیان اردوی زرین به رهبری اوزبگ خان به خراسان حمله کردند که این حمله نیز توسط سپاه امیرچوپان دفع شد (سال ۱۳۲۵ م.)
رشیدالدین وزیر و مورخ نامی در دوران ابوسعید ابتدا عزلتنشین شد، اما پس از چندی امیرچوپان او را به خدمت دعوت کرد. اما اقبال رشیدالدین دیری نپایید، او توسط رقیبان به مسموم کردن سلطان فقید متهم شد و همراه پسرش که شربتدار سلطان پیشین بود کشته شد. دمشق خواجه پسر امیرچوپان بعد از رشیدالدین وزیر ایلخان شد. بعدها پسر دیگر رشیدالدین، غیاثالدین، در دربار ابوسعید به مقام وزارت رسید.
قدرت بیش از اندازه امیرچوپان و فرزندانش که هر یک اداره بخشی از ایران را در دست داشتند و عشق ابوسعید به بغدادخاتون دختر امیرچوپان، و قتل دمشقخواجه پسر امیرچوپان به دستور ابوسعید و به اتهام رابطه با یکی از زنان حرمسرای سلطان، همه باعث رویارویی سپاه سلطان و چوپان شد که با پشت کردن امرای سپاه به چوپان به سود سلطان ابوسعید پایان یافت.
در تابستان سال ۷۳۶ ه.ق./ ۱۳۳۵ آوازه درافتاد که اوزبگ خان بار دیگر آماده حمله به قلمرو ایلخان میشود. سپاهیان بغداد و دیاربکر به ایران اعزام گردیدند و در پی آنان ابوسعید نیز عازم این ناحیه گردید. وی در سیزدهم ربیعالاول ۷۳۶ ه.ق./ سی نوامبر ۱۳۳۵ در ناحیه قره باغ دیده بر جهان فروبست. مرگ وی ظاهرا به واسطه مسمومیت بودهاست. بعدتر بغداد خاتون زوجه ایلخان و دختر امیرچوپان به مسموم کردن ابوسعید متهم شد و اعدام گردید. با مرگ ابوسعید حکومت ایلخانان عملا پایان یافت اما درگیری و جنگ بین رقیبان و مدعیان جانشینی ایلخانان ادامه یافت و قلمرو ایلخانیان تا سالها و ظهور تیمور دچار ملوکالطوایفی شد.
ارپاگاون
موسی خان
محمد خان
ساتی بیک
شاه جهان ایلخانی
سلیمان خان
طغا تیمورخان
انوشیروان عادل
اطلاعاتی در دست نیست.
+ نوشته شده در جمعه ۱۳۹۱/۰۵/۲۷ ساعت 21:0 توسط کوروش آریایی
|